25 اردیبهشت 1270/15 مه 1891
آیت الله حاج میرزا محمد حسن حسینی شیرازی ازعلمای عالیقدر شیعه می باشد. میرزا در اوایل زندگی به سال 1248 ه. ق از مولد خویش شیراز به اصفهان رفت ونزد علمای آن شهر به تحصیل علوم عقلیه و نقلیه مشغول شد سپس در سال 1259 ه. ق به عتبات عالیه رفت و نزد شیخ مرتضی انصاری به تلمذ پرداخت. درسال 1291 ه. ق در سامره اقامت گزید و به تدریس و تعلیم مشغول شد تا اینكه به سال 1312 ه.ق به رحمت پروردگار نایل آمد و درنجف به خاك سپرده شد.
فتوای تاریخی وی در تحریم تنباكو، توطئه ای را كه به سال 1309 ه.ق به دست ناصر الدین شاه قاجار با واگذاری امتیاز دخانیات ایران به مدت پنجاه سال به انگلیسی ها در حال شكل گرفتن بود، در نطفه نابود كرد.
اعطای امتیاز تنباكو
ناصرالدین شاه در سومین سفرش به اروپا ، در12 شعبان 1306 ه. ق از راه روسیه به انگلستان رفت و چون در اثر ولخرجی زیاد و عیاشی، پولهایش تمام شد ؛ امتیازی را در زمینه كشت، توزیع و فروش توتون وتنباكو به شخصی انگلیسی به نام ” ماژور تالبوت” داد و در مقابل مقداری پول گرفت . مذاكره در شهر ” برایتون” شروع شد . در این مذاكره اعتماد السلطنه و تالبوت به توافق رسیدند و وقتی شاه به ” برایتون” آمد تالبوت توانست با دادن رشوه هایی به درباریان از جمله امین السلطان نظر موافق شاه را به دادن انحصار دخانیات، در مقابل دریافت 25 هزار لیره جلب كند . بعد از برگشت شاه به ایران ، تالبوت نیز برای شروع كار به ایران آمد. طبق قرارداد یاد شده ، كمپانی رژی باید سالانه 15 هزار لیره به صندوق دولت ایران واریز می كرد و در عوض كشت و فروش توتون و تنباكو را در انحصار خود می گرفت. سیاستی كه استعمار انگستان در این گونه موارد به كار می برد ، این بود كه شخصی را رابط قرار می داد كه آن شخص امتیاز بگیرد ؛ اما در اصل امتیاز از آن انگلستان بود.صدور فتوای تحریم تنباكو
بعد از امضاء قرار داد ، كاركنان شركت انگلیسی وارد ایران شده و در شهرها پراكنده گردیدند ، اما مردم از ورود آنان به داخل شهرها جلوگیری كردند.دراین موقع سید جمال الدین اسدآبادی به پیشنهاد سید علی اكبر فال اسیری كه درتبعید بود، نامه ای به میرزای شیرازی نوشت كه این نامه بیانگر درك عمیق سید از وضعیتی بود كه مردم آن زمان داشتند و بیان می كند كه میرزای شیرازی به خاطر موقعیت خاص خود چه مسؤولیت سنگینی بر عهده دارد .
سید نامه هایی نیز به علمای داخل كشور می نویسد. بعد از وصول نامه ، میرزای شیرازی در تاریخ 19 ذی الحجه 1308 ه. ق 17 ماه پس از امضای قرار داد با كمپانی رژی به وسیله كامران میرزا نایب السلطنه، تلگرافی را به نزد شاه می فرستد و می گوید كسانی را كه تبعید كرده به كشور بازگرداند و در مورد قرارداد، مخالفت خود را ابراز كند. وقتی این تلگراف به دست شاه می رسد اعتنا نمی كند و فقط خود شاه امین السلطان و چند نفر دیگر ازاین تلگراف با خبر می شوند. ناصرالدین شاه برای پاسخ به نامه ی میرزای شیرازی، به میرزا مشیر الوزارة كارپرداز ایران در بغداد می گوید كه به پیش میرزا برود و با او مذاكره كند و از سیاست دفع الوقتی استفاده نماید و می گوید چون تلگراف مفصل بود با پـُست فرستاده ایم، كه در واقع دروغی بیش نبوده است. در نهایت پس از بی اعتنایی شاه تهران، حكم تحریم تنباكو از طرف آیت الله میرزای شیرازی به این شرح صادر می شود.
بسم الله الرحمن الرحیم
” الیوم استعمال توتون و تنباكو بای نحو كان در حكم محاربه با امام زمان عجل الله تعالی فرجه است"در شهر ولوله ای می افتد هر كس كه سواد دارد ، از روی آن نسخه ای بر می دارد. این حركت نشانگر آغاز یك مبارزه مكتبی علیه استعمار بود.
در این موقع شاه و امین السلطان با استفاده از خواجگان معمم درباری این حكم میرزا را ، جعلی قلمداد می كنند؛ اما مردم فریب نخورده و به مبارزه ی خود ادامه می دهند تا اینكه امتیاز داخلی دخانیات از طرف شاه لغو می شود علما و مردم به این اكتفا نكرده و خواستار لغو امتیاز خارجی نیز می شوند.
پس از حكم میرزا قلیانها شكسته می شود ، مردم از كشیدن توتون و تنباكو دست می كشند ، تمام مغازه های فروش توتون و تنباكو را می بندند و با شركت رژی نیز معامله نمی كنند. این جریان ادامه می یابد تا اینكه در تاریخ 23 جمادی الاول 1309، اعلانی در كوچه و بازار زده می شود:” بر حسب حكم جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای میرزای شیرازی، اگر تا 48 ساعت دیگر امتیاز دخانیات لغو نشود یوم دوشنبه آتیه جهاد است، مردم مهیا شوید.”
شاه بسیار ناراحت می شود و خارجیان نیز از ترس جان از تهران و دیگر شهرها فرار می كنند . شاه روش خشونت آمیزی پیش می گیرد تا بتواند علما را از راه تهدید به حبس و تبعید ساكت كند. رئیس كمپانی رژی به نزد امین السلطان می رود و می خواهد كه امین السلطان، علما را راضی كند و حتی از وی تقاضا می كند كه میرزای آشتیانی را از تهران تبعید نماید . امین السلطان این موضوع را به شاه می رساند و پس از اصرار زیاد امین السلطان، شاه می پذیرد و طی نامه ای به میرزای آشتیانی این چنین می نویسد:” یا بمان و بالای منبر برو و قلیان بكش، و یا از تهران خارج شو.”
میرزای آشتیانی یك شب مهلت می گیرد كه وسایل سفرش را آماده كند. دربامداد روز دوشنبه سوم جمادی الثانی 1309 میرزای آشتیانی قصد خروج ازتهران می كند كه مردم به خیابانها می ریزند و درحالی كه كفن پوشیده بودند، با شعار ” یا غریب الغرباء، می رود سرور ما ” به سوی خانه میرزا حركت می كنند. جمعیت تا ظهر به چندین هزار نفر می رسد. دكانهایی كه باز بودند بسته می شوند و مردم از آنجا به سمت مسجد شاه حركت می كنند. در آنجا امام جمعه ی تهران بالای منبر می رود و مردم را دعوت به سكوت می نماید كه از میان مردم چند نفر او را پایین می كشند. پس از این ماجرا، شاه شخصی را به نزد میرزای آشتیانی می فرستد كه منظور شما چیست؟ میرزا درجواب می گوید:” تنها مقصود ما لغو امتیاز انحصار دخانیات اعم از داخل و خارج و كوتاه كردن دست خارجیهاست و هیچ تقاضای دیگری نداریم.”
ناصرالدین شاه در جواب به امین السلطان می نویسد:” نایب السلطنه امتیاز داخله را كه برداشته بودیم حال امتیاز از خارجه را هم برداشتیم و مردم مجبور در كشیدن قلیان نیستند تا حكم از جانب میرزای شیرازی برسد.”
فرمان در میان مردم پخش می شود اما تأثیری در آنها نمی كند. مردم به نایب السلطنه حمله ور می شوند. آقا بالا خان- رئیس پلیس- به سربازان دستور شلیك می دهد كه بر اثر گلوله باران ، چند نفر كشته وتعدادی زخمی می شوند و مردم متفرق می گردند. روز بعد دوباره مردم جمع می شوند. میرزای آشتیانی می گوید:” به كار و كسب خود بپردازید تا اطلاع بدهیم.”
امین السلطان دستخط شاه را مبنی بر لغو امتیاز خارجه تسلیم میرزای آشتیانی می كند. علما برای اینكه بفهمند حكم تحریم هنوز سرجای خود باقی هست یا نه، به میرزای شیرازی در سامراء تلگراف می زنند . میرزا در جواب می گوید : ” سر جای خود باقی است تا زمانی كه دستخط آشتیانی مبنی بر حقیقت داشتن لغو امتیاز بیاید”
در همین زمان اعلامیه ای دائر بر لغو امتیاز تنباكو منتشر می شود ، علما دوباره از میرزای شیرازی می خواهند كه آیا حكم سرجایش هست یا نه؟ كه میرزا این حكم را صادر می كند:” حكم تحریم لغو شد.”
در روز سه شنبه 25 جمادی الثانی 1309، اعلامیه ای منتشر شد كه مردم می توانند با آسایش خاطر قلیان، چپق و سیگار بكشند. سرانجام امتیاز تنباكو لغو و این مطلب دربهمن ماه 1270 مطابق با 5 آوریل 1892 به امضای ناصر الدین شاه رسید.
]]>کلینی، در روستای کلین از روستاهای قدیمی پیرامون تهران در ۳۸ کیلومتری شهر ری و نزدیک حسن آباد قم، و در زمان امام عسکری به دنیا آمد. به همین جهت، او را به لقب رازی، منسوب به ری هم میخوانند.در ابتدا علوم اسلامی را نزد پدر و دائی خود، گذراند. بعد از مدت کوتاهی که با منابع رجالی و حدیثی آشنا شد، برای ادامه تحصیل خود به شهر ری رفت.در آن دوران بیشتر مردمان شهر ری شافعی و حنفی مذهب بودند، ولی روستاهای شیعه نشین بودند و اکثر اهل تسنن آن شهر، همواره تحت تأثیر آنان بودند، از این رو ری به شهر شیعه نشین معروف بود. در آن دوران شهر ری، مرکز برخورد آراء و اندیشههای اسماعیلیه، حنفی، شافعی و شیعه شده بود.
درگذشت
کلینی در سال ۳۲۸ قمری برابر با ۳۱۹ خورشیدی که مصادف با مبدأ غیبت کبری امام زمان است در سن ۷۰ سالگی در بغداد، درگذشت. ابو قیراط محمد بن جعفر حسنی، یکی از بزرگان بغداد بر پیکرش نماز خواند. آرامگاه او در «باب الکوفه» در بغداد، امروز در ناحیه شرقی رود دجله کنار پل قدیم بغداد و زیارتگاه مسلمانان است.
زندگی
آنچه از احوالات خانواده و حتی مادرش به دست می آید ، این است که خانوادۀ او از خاندان علم و حدیث و روایت بوده اند. پدرش یعقوب بن اسحاق از راویان سرشناس شیعه بوده که اکنون هم در «کُلین» مرقد ایشان محل زیارت عموم مردم است. دایی ایشان هم از علمای بر جسته بوده که به علاّن کُلینی شهرت داشته است. محمد بن یعقوب کُلینی از دایی خود نیز نقل حدیث می کند. در احوالات علاّن کُلینی، دایی شیخ کُلینی، آمده است که پدر او نیز از علمای بزرگ عصر خود بوده است.
بنا بر این شیخ کلینی در دامان مادری تربیت یافت که در محیط خانواده ای علم دوست و عالم پرور، رشد یافته و بالیده بود. هم چنان که پدر و برادر ایشان از علمای زمان خود در خطۀ ری بوده اند. لذا کلینی در خاندانی دانش دوست و حدیث شناس به دنیا آمده و بزرگ شده است. به هر حال از همزمان شدن تاریخ وفات شیخ کلینی و همچنین تاریخ پایان غیبت صغرا که سال ۳۲۹ است به دست می آید، که دوران تولد، آموزش و رشد شیخ کلینی در غیبت صغرا گذشته و سپری شده است به گونه ای که اگر فرض کنیم شیخ کلینی حدود ۷۰ سال عمر کرده است، تقریباً به اندازۀ طول همان دورۀ غیبت صغرا خواهد بود. این تقارن عجیبی است زیرا آن سالی که توقیع (دستنوشتۀ) مبارک از طرف امام زمان (عج) به «علی بن محمد سمری» رسید وحضرت به ایشان فرمودند که شما دیگر برای خودت جانشین معرفی نکن و تو از دنیا خواهی رفت و غیبت صغرا تمام می شود، شعبان سال ۳۲۹ بود که وفات شیخ کلینی نیز در همین ماه و سال اتفاق افتاده است.
از روایات نقل شده در کافی، چنین استنباط می شود که کلینی یک مدت از عمرش را در همان روستای کلین شهر ری و در خود ری یعنی اوایل زندگی اش را در آنجا گذرانده است، لذا از پدر و دایی اش و دیگر عالمان و محدثان ری و قم و دیگر رجال ایرانی استفاده برده و روایاتی را از آنها اخذ کرده است.
شاید بتوان استظهار کرد که کلینی در کلین ری مقدمات علوم را آموخته است. هم چنان که از روایات بسیار فراوانی که کلینی از علی بن ابراهیم قمی در کتاب کافی آورده است چنین بر می آید که شیخ کلینی مدتی از عمرش را در قم سپری کرده است. زیرا علی بن ابراهیم از مشایخ و اجلاء قم بوده و از پدرش نقل حدیث می کرده است .علی بن ابراهیم قمی مانند پدرش در شهر قم یکی از چهره های شاخص حدیث شیعه بوده است. برای همین است که در شرح حال پدر علی بن ابراهیم که جناب ابراهیم بن هاشم است می گویند که «اول من نشر حدیث الکوفیین بقم» یعنی او اولین کسی بود که روایات روایان کوفی را در قم منتشر کرد.
در این که پس از ری و قم شیخ کلینی در چه سالی وارد بغداد شد باز هم تاریخ دقیقی در دست نیست. آن چه مشخص است این که ایشان می تواند به این جهت به بغداد رفته باشد که بغداد در آن تاریخ یکی از شهرهایی بود که درآن عصر محل تردد علما و محدثین بود وحوزۀ حدیث بسیار قوی داشت و مرکز فرهنگی جهان اسلام در دوران شکوفایی تمدن اسلامی به شمار می آمد. همان شهری که علاوه بر مراکز علمی مسلمانان –سنی و شیعه- محل زندگی نواب خاص امام زمان نیز بود.
کلینی مورد توجه بزرگان و عالمان اهل سنت نیز بوده است و نزد آنان از شخصیت علمی بسیار ممتازی برخوردار است. «ابن اثیر» که از علما و نویسندگان بزرگ اهل سنت است در کتاب «جامع الاصول» خود وقتی از کلینی یاد می کند، می گوید: «کلینی رازی، پیشوای مذهب اهل بیت بود. او دانشمندی بزرگ و فاضلی نامدار بوده است».
ابن اثیر پس از نقل این سخن، روایتی را از رسول خدا(ص) ذکر می کند که آن حضرت فرموده اند «در هر سده ای یک شخصیت بسیار ممتاز ظهور می کند که در مورد دین خدمات بزرگی را انجام می دهد و شخصیت بسیار والا مقامی می شود» آن گاه ابن اثیر شروع به شمردن می کند و در رأس سدۀ اول محمد بن علی الباقر(ع) که منظور امام باقر (ع) است و در رأس سده دوم امام رضا (ع) را بر می شمرد و در رأس سده سوم محمد بن یعقوب کلینی را نام می برد و تا این اندازه برای شیخ کلینی اهمیت قائل می شود. این سخنان به خوبی نشان می دهد کلینی شخصیتی ممتاز بوده و مورد توجه دانشمندان اهل سنت واقع شده است.
کلینی دارای تألیف های متعددی بوده است. نجاشی در شرح زندگی و آثار شیخ کلینی و هم چنین شیخ طوسی در کتاب الفهرست، برای کلینی چندین کتاب را یاد می کند.از جمله کتابی در «علم رجال» که به شناخت شخصیت های روات از نگاه کلی مذهب، عقیده و وثاقت، اطمینان و حفظ مربوط می شود. برخی کتاب دیگری را در علم تعبیر خواب هم به وی نسبت داده اند که بنا به دلایل پژوهشی این نسبت اشتباه است و آن کتاب از تألیفات کلینی نیست.
کتاب دیگر کلینی، عنوان «الرد علی القرامطه» دارد که کتابی کلامی بوده است و چنان که از نام آن پیداست در رد اندیشه های باطل نوشته شده است. گروه های چندی را که عقاید باطل و مخالف اسلام داشته اند در تاریخ اسلام، قرامطه می نامیدند. نکتۀ حائز اهمیت این که شیخ کلینی در رد آنها و عقاید شان کتاب نوشته است. مسئلۀ که نشان می دهد او همانند دیگر عالمان ری در آن عصر از دانش کلامی و شناخت عقایدی و شم معارفی والایی بر خوردار بوده است.
یکی نیز کتاب «ما قیل فی الائمه(ع)من الشعر» است که در آن اشعار شاعران بزرگ را که مورد ائمه (ع) گفته شده بوده است، جمع آوری و مدون کرده است. یکی دیگر کتاب رسائل بوده که شامل رسائل (نامه ها) ائمه (ع) بوده است. بدین ترتیب نتیجه گیری می شود کرد که شیخ کلینی به چهار حوزۀ؛ تاریخ، ادب، اندیشه، و حدیث شیعه اهمیت می داده و در این حوزه ها تألیف هایی را سامان داده و تدوین کرده است.
در این میانه اما شهرت و آوازۀ کلینی به واسطه کتاب «الکافی» است چه این کتاب به تنهایی کاری بزرگ و نوشته ای با عظمت است. شیخ کلینی برای نوشتن کتاب «الکافی» ۲۰ سال از عمر پر بار خود را صرف کرد. کلینی در این مدت به جستجو و جمع آوری روایات شیعه پرداخته است.
کلینی کتاب کافی را به سه بخش تقسیم کرد و هر بخش را جداگانه نام نهاد. ۱) «اصول کافی» که عربی آن دو جلد است و ترجمۀ آن به چندین مجلد می رسد. مباحث این بخش مربوط به اعتقادات یا مباحث مرتبط با آن مثل دعا و ایمان و… است که تقریبا همۀ ابواب گوناگون اصول عقاید از توحید ، نبوت و امامت و ایمان را در بر می گیرد.
اولین بخش در اصول کافی «کتاب عقل و جهل» است که در ابواب و موضوعات بسیار ریز تنظیم شده است. همچنین بخش های دیگر کتاب.
۲) «فروع کافی» که در چاپ قدیم آن از جلد سوم تا جلد هفتم کتاب را شامل می شود. این مجلدات به مباحث فقه شیعه از طهارت تا دیات می پردازد.
۳) «روضه کافی» یا گلستان کافی بخش پایانی این مجموعۀ حدیث شیعه است که شیخ کلینی مباحث مختلف وروایات متعدد و نوادر احادیث را در آن جمع آورده است.
کلینی سلسله اسناد راویان را بسیار دقیق مراعات می کند. کتاب کافی آنقدر مهم وبا ارزش بوده که تا کنون دهها شرح برای آن نوشته اند و دهها حواشی کوچک و بزرگ بر آن نگاشته اند. از شرح فیلسوفانی چون میرداماد و ملاصدرا گرفته تا شرح دانشمندانی چون علامه مجلسی، ملا صالح مازندرانی، ملا محسن فیض کاشانی و…دیگران. تا کنون ترجمه های متعددی از این کتاب شده است و استقبال محافل علمی- مذهبی را به دنبال داشته است که همه ناشی از عظمت اثر کلینی است. «کافی» مهم ترین کتاب حدیثی و مهم ترین جامع حدیثی شیعه را تشکیل می دهد.
به هر حال کلینی به تشخیص نافذ و ژرف خود بخش عظیمی از روایاتی را که برای آیندۀ تشیع و هدایت و راهبرد اندیشۀ آنان لازم بوده در متنی منسجم و موضوع بندی شده گرد آورده است. شیخ کلینی خصوصیاتی دارد که مجموع این خصوصیات یا در دیگر محدثان و عالمان شیعه یافت نمی شود و یا به این قوت نیست. از جملۀ خصوصیات این است که او به درستی، میراث دار مکتب اهل بیت(ع) در عصر غیبت صغرای امام عصر (عج) است. یگانه متن فرازمندی که آینه جامعی برای اندیشه ها و عقاید و فقه شیعه است و هنوز به تنهایی مکتب تشیع را در چارچوب اصلی اش نمایندگی می تواند کرد.
ویژگی دیگر این که تألیف کتاب کافی توانسته است با موفقیت، پاسخی به نیاز های فرهنگی تاریخ هزار سالۀ شیعه پس از وی باشد. تألیف این کتاب از سویی پاسخی به تفکّر کلامی معتزله در بغداد و از سوی دیگر واکنشی مناسب در برابر شیوع تصوف و عرفان کژتاب در آن دوران بود. اثر بزرگ شیخ کلینی در دوران پسین نیز هموراه خطی برای ثبات و پایداری تفکر شیعی را شکل داده است.
ویژگی دیگر شیخ کلینی این است که او اوّلین کسی است که اخبار وروایات شیعه را به این نظم و دقت تقسیم بندی کرده است به گونه ای که کتاب «الکافی» وی اوّلین کتاب از کتب اربعه شیعه است و حاوی ۱۵۱۷۶ حدیث می باشد.
]]>شیخ صدوق و برادرش حسن با دعای حضرت امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف متولد شدند.
بعد از سال 305 ه که نایب دوم امام زمان(ع) از نواب اربعه یعنی ثقه ی جلیل القدر عثمان بن سعید عمری ، پس از حدود پنجاه سال نیابت ، حضرت بدرود حیات گفت، و حسین بن روح نوبختی به عنوان نائب سوم امام زمان(عج) عهده دار وساطت بین شیعیان و حضرت گردید. علی بن بابویه قمی که پیشوای علمای قم بود، وارد بغداد شد. چون تا آن زمان صاحب فرزندی نشده بود و از این نظر رنج می برد، لذا فرصت را غنیمت شمرد و طی نامه ای که به حسین بن روح تسلیم نمود از او خواست تا هنگام تشرف به حضور امام زمان (عج ) به آن وجود مقدس تقدیم دارد.
وی در آن نامه اشتیاق خود را به داشتن پسری ابراز داشته و از حضرت خواسته بود برای او دعا کند تا خداوند پسری به او روزی نماید. جواب امام زمان علیه السلام هم به او رسید که برای تو دعا کردم و به زودی خداوند پسری، و به روایتی، پسرانی فقیه و پاک سرشت به تو روزی خواهد کرد…
دورنمائی از شخصیت او
پدر شیخ صدوق، علی بن بابویه قمی سرآمد علماء ، فقهاء و محدثین قم بود، و به نقل ابن ندیم دویست جلد کتاب تالیف کرده است. خاندان بابویه قمی از خاندانهای علمی قم، و از قداست و عفاف و منش والائی برخوردار بوده اند.محمد بن بابویه در چنین خانواده ای و از چنان پدری در شهر مذهبی قم متولد گشت. قم در آن روزگار مرکز علماء ، فقهاء و محدثین شیعه بوده و هنوز مقام و موقعیت علمی و مذهبی خود را در دنیای شیعه حفظ کرده است.
محمد بن بابویه به روزگار جوانی پس از فراگرفتن علوم مقدماتی، علم حدیث و فقه بر اساس حدیث را از مفاخر فقهاء و محدثین قم همچون پدرش علی بن بابویه، محمد بن حسن بن ولید پیشوای فقهای قم و دیگران آموخت، آنگاه چون در روزگار سلاطین شیعی آل بویه به سر می برده ، و آنها بر قسمت اعظم دنیای اسلام تسلط داشتند، به منظور دیدار مشایخ دیگر در سایر نقاط شیعه نشین، و سیر وسیاحت در ممالک اسلامی، از ری تا بلخ و بخارا و از آنجا تا بغداد ، کوفه ، مکه ، مدینه ، مناطق میان راه و مراکز دیگر علمی شیعه وسنی و استفاده از علما و دانشمندان مذاهب اسلامی از شیعه ی امامی ، زیدی و سنی و …، و عرضه احادیث اهل بیت عصمت و طهارت و مکتب فقه و حدیث شیعه که شناخت واقعی اسلام راستین بود، به مسافرت طولانی همت گماشت.
وی در سال 347 ه در ری از ابوالحسن محمد بن احمد بن علی اسدی معروف به ابن جراده بردعی حدیث شنیده، و در سال 352 به نیشابوررفته و از جمعی ازعلمای آنجا استفاده نمود.
در همان سال به مشهد مقدس رفته و به زیارت حضرت امام رضا علیه السلام نائل آمد. از مشهد به مرو رفته و در آنجا از جمعی ازعلما به اخذ حدیث توفیق یافت.
سپس در همان سال یعنی 352 وارد بغداد شده و از جمعی از مشایخ آنجا استماع حدیث نمود.این عالم کوشا در سال 354 به کوفه وپس از آن به مکه رفت واز محضر علمای آن دیارکسب فیض نمود.
شیخ صدوق ازدیدگاه دانشمندان شیعه
- شیخ الطائفه محمد بن حسن طوسی متوفی سال 460 ه . که با یک واسطه شاگرد شیخ صدوق بوده است از وی بدین گونه یاد می کند:” ابو جعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، دانشمندی جلیل القدر، بزرگوار، حافظ احادیث ، صاحب نظر در رجال و ناقد اخبار بوده، در میان علما و دانشمندان قم در حفظ و کثرت علم مانند او دیده نشده است، نزدیک به سیصد کتاب داشته و فهرست کتابهای او معروف است.- دانشمند عالیقدر رجالی ابوالعباس نجاشی متوفی سال 450 که رجال خود را بعد از فهرست شیخ طوسی نوشته است، می نویسد: ” ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، ساکن ری، شیخ و فقیه ما، و چهره درخشان طائفه در خراسان بود،در سال 355 ه وارد بغداد شد و در زمانی که جوان بود مشایخِ طائفه از وی استماع حدیث می کردند ، او صاحب کتاب های بسیاری است.
- نابغه بزرگ و فقیه سنت شکن مشهور محمد بن ادریس حلی، متوفی سال 598 در کتاب گرانقدرش ” سرائر” می نویسد:” دانشمند موثق بزرگوار، متخصص اخبار، ناقد آثار، عالم به رجال، حافظ بزرگ حدیث بود، او استاد پیشوای ماشیخ مفید محمد بن محمد بن نعمان است.”
- ابن شهر آشوب او را ” مبارز قمی ها نامیده” و علامه حلی از وی مانند نجاشی از او نام برده است. و ابن داود او را “شیخ الطائفه و فقیه و چهره درخشان شیعه در خراسان دانسته و تلفیقی از سخن شیخ و نجاشی را آورده است.”
از میان فقهای بزرگ متاخر فقط به ذکر گفتار علامه بحر العلوم اکتفا می کنیم که می نویسد:” ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، پیشوائی از پیشوایان شیعه، وستونی از استوانه های شریعت است، او رئیس محدثین، و در آنچه از ائمه صادقین علیهم السلام روایت کرده صدوق و راستگوست. وی با دعای امام زمان علیه السلام متولد شد، و از این راه به فضیلت و افتخاری بزرگ نائل گشت. در توقیع مقدس آمده بود که او فقیه، نیک سرشت، پربرکت و از جانب خداوند سودبخش خواهد بود. از این رو برکت وجود او شامل حال تمام خلائق شد و خاص و عام از وی منتفع گشتند، و آثار و تألیفاتش درگذشتِ روزگار باقی ماند، و عموم فقهای شیعه از فقه و حدیثش نفع بردند.”
اقامت وی در ری
شیخ صدوق ساکن ” ری” شهر بزرگ آن روز ایران و پایتخت رکن الدوله دیلمی بوده است . شیخ صدوق در سال 347 و به هنگامی که در اوج شهرت قرار داشته و از لحاظ نبوغ و مقامات علمی و عملی شخصیت برازنده شیعه بوده است، گویا به دعوت رکن الدوله که شیعه بوده از قم یا خراسان به ” ری” رفته و در آنجا ساکن می گردد. شیخ بزرگوار در قم ، ری ، نیشابور ، مشهد مقدس و سایر نقاطی که اقامت داشته روزهای جمعه و سه شنبه احادیث جالبی در مباحث گوناگون بر شاگردان فاضل و دانشمند خود املاء می نموده و آنها یادداشت می کردند، و پیرامون آن بحث و گفتگو می کرده است. از جمله اینها نود و هفت مجلس است که به نام ” امالی” یا” مجالس” چاپ شده و آغاز آن روز جمعه 22 ماه رجب سال367 ه، و آخر آن 19 شعبان سال 368 در مشهد امام رضا علیه السلام بوده است.
موقعیتهای حساس زمان شیخ صدوق
یکی از موقعیتهای قابل توجه شیخ صدوق این بود که در زمان سلطه امرای آل بویه می زیست. آل بویه که آنها را دیالمه نیز می گویند دارای نژادی ایرانی و از مردم رودبار گیلان و از لحاظ مذهب شیعه اثنی عشری بوده اند. امرای آل بویه از سال 320 تا 448 هجری قمری در ایران مرکزی ، فارس ، خوزستان ، عراق و سواحل خلیج فارس دولت نیرومندی تشکیل داده و باعث تقویت و رواج مذهب شیعه شده بودند.موقعیت دیگر شیخ صدوق این بود که شخصیت بلند آوازه شیعه و وزیر دانشمند و با تدبیر رکن الدوله “صاحب بن عباد” متوفی سال 385 در ری اداره امور مملکت را به عهده داشت، و این خود فرصتی مناسب برای طرح کلی شیخ صدوق محدث و فقیه عالیقدر شیعه برای بزرگداشت و ارائه مکتب فقه و حدیث شیعه امامیه بود. شاید شیخ صدوق در میان کلیه دانشمندان ما پس از تقة الاسلام کلینی تنها دانشمندی باشد که بیش از همه دارای استاد بوده و از آنها اخذ فقه و حدیث و علوم دیگر نموده یا به دریافت اجازه نائل گشته است.
شاگردان وی
شیخ صدوق مرد بلند آوازه شیعه به هر جا می رفته، گذشته از استفاده از رجال شیعه و سنی، به افاده و بیان و املاء احادیث اندوخته، به طالبان علم و شاگردان خود، و آماده ساختن آنها برای حفظ و نگاهداری مکتب و آثار اهل بیت عصمت و طهارت اهتمام داشته است. به همین جهت گروهی از مفاخر علما شیعه و سنی جزو شاگردان او به شمار آمده اند، که یا رسماً شاگرد او بوده اند، یا از وی روایت نموده یا اجازه گرفته اند. مرحوم ربانی شیرازی جمعاً 27 نفر از شاگردان و راویان او را نام برده است. ما مشاهیر آنها را که وارث و ناقل آثار و مکتب او بوده اند، نام می بریم:شیخ مفید محمد بن محمد بن نعمان، هارون بن موسی تلعکبری، حسین بن عبدالله غضائری، برادرش حسین بن علی بن بابویه قمی، حسن بن عباس نجاشی( پدر نجاشی مولف رجال) ،علم الهدی سید مرتضی، سید ابوالبرکات علی بن حسین جوزی حسینی حلی.
تألیفات شیخ صدوق
شیخ طوسی نوشته است وی نزدیک به 300 کتاب تألیف کرده است. شیخ ، خود در فهرست 40 کتاب او را نام می برد و شیخ اجل نجاشی که رجال خود را پس از فهرست شیخ نوشته وسعی داشته کمبودهای فهرست شیخ را تکمیل کند، 189 کتاب را نام برده است. این کتابها که عموما سودمند و گرانقدر است در جمیع شئون زندگی انسانی و مبانی اسلامی، و با استادی و مهارت در خور تحسینی تالیف و تصنیف شده و نشانه دانش وسیع و بزرگواری و قداست نفس و صفای باطن رئیس محدثین شیعه است، و هم نماینده وجود ثمربخش و موفقیت های اوست که به گفته علامه بحر العلوم خود نشانه بارز دعای حضرت امام زمان علیه السلام در حق او است.شیخ بزرگوار در تألیفات خود با نقل احادیث و توضیح مضامین و فتوی بر طبق آنها، روح تعالیم عالیه اسلام و اصول و فروع مذهب شیعه را روشن ساخته است. در میان انبوه کتب مذهبی کمتر کتابی پیدا می کنید که از” شیخ صدوق” یا ” محمد بن بابویه قمی” و کتابها و احادیث او ذکری به میان نیامده باشد.
لازم به ذکراست که جمیع کتب شیخ صدوق مانند سایر فقهاء و محدثین آن زمانها به زبان عربی بوده و اسامی آنها نیز عربی است که ما به برخی از آنها اشاره می نماییم:
کتاب توحید، نبوت، اثبات وصیت علی علیه السلام، سه کتاب در غیبت امام زمان، معانی الاخبار، خصال، مختصر تفسیر قرآن، من لایحضره الفقیه، عیون اخبار لرضا، ثواب الاعمال.
وفات او
شیح بزگوار ابوجعفر محمد بن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق پس ازهفتاد و چند سال زندگانی درخشان و پر افتخار و مسافرت های طولانی در اقصی نقاط بلاد اسلامی و تالیف و تصنیف حدود 300 جلد کتاب پر ارزش در ابعاد مختلف زندگی، سرانجام درسال381 ه در"ری” چشم از جهان فرو بست و به عالم باقی شتافت. آرامگاهش امروز در شهر ری به نام” ابن بابویه” مشهور وزیارتگاه مردم مسلمان است. “قَدَّسَ اللهُ رُوحَهُ وَ نَوَّرَضَرِیَحهُ".
آشنایی با روز معلم
روز 12 اردیبهشت در تقویم جمهوری اسلامی ایران، روز معلم نامگذاری شده است.پس از پیروزی انقلاباسلامی و شهادت استاد مرتضی مطهری در روز 12 اردیبهشت ماه سال 1358 توسط گروه فرقان، این روز به عنوان روز معلم نامگذاری شد.
استاد مطهری در روشنگری اقشار باسواد به ویژه قشر فرهنگی جامعه قدمهای اساسی برداشته بود و آثار عمیق شهید در احیای فکر دینی اصیل و بی پیرایه و منطبق با نیاز روز جامعه در حال گذار ما بسیار مؤثر بوده است.
نقش کلیدی معلمان به عنوان مجریان آموزش عمومی و الگوهای اولیه دانش آموزان بسیار مهم جلوه میکند. چرا که معلمان جامعه، انسان سازان نسل بعدیاند، لذا نقش آنان به گفته حضرت امام خمینی (ره) همچون نقش انبیا است برای مردم.
از سوی یونسکو، نهاد فرهنگی سازمان ملل متحد، 5 اکتبر روز جهانی معلم نامگذاری شده است.بیش از 100 کشور جهان، از جمله ایران، در جریان تصمیمگیری برای نامگذاری روز جهانی معلم حضور داشته و هدف از آن توجه بیشتر نسبت به وضعیت معاش معلمان و کیفیت تدریس است.
همه ساله و در چنین روزی در کشورهای مختلف جهان از مقام و نقش معلمان در جامعه تجلیل میشود.جوامع پیشرفته جهان اهمیت آموزش عمومی را به عنوان یکی از مهمترین و شاید تنهاترین عامل توسعه اجتماعی دریافتهاند و سرمایه گذاریهای عظیم و درازمدتی را روی آن انجام دادهاند.
ارزش و مقام معلم
شرافت و مرتبت معلم زمانی اهمیت دارد كه بتواند شان خداوند و پیامبران را در وجود خود محقق سازد و پیوند انسان به هدف متعالی خلقت یعنی عبادت را برقرار سازد. لذا در این تعریف شهید مرتضی مطهری یكی از آن معلمان راستین است كه اولاً با نگاه تركیبی به همه معارف بشری نظر می كند و ثانیا تمامی تلاشهای علمی و عملی را مقدمه ای برای عبادت می داند و در این راه به مرحله سوم دینداری راه می یابد و با شهادت، عبادت عملی و علمی خود را كامل می سازد. خداوند را می خوانیم كه او رابا سالار و سرور شهیدان امام حسین (ع) محشور سازد.
هنر معلمی:
معلمی شغل و حرفه نیست، بلکه ذوق و هنر توانمندی است معلمی در قرآن به عنوان جلوه ای از قدرت لایزال الهی نخست ویژه ذات مقدس خداوند تبارک و تعالی است. در نخستین آیات قرآن که بر قلب مبارک پیغمبر اکرم (ص) نازل شد، به این هنر خداوند اشاره شده است:
اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرأ و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم. (علق: ۱ـ ۵)
بخوان به نام پروردگارت که جهانیان را آفرید. انسان را از خون بسته سرشت بخوان ! و پروردگارت کریمترین است همان که آموخت با قلم، آموخت به انسان آنچه را که نمی دانست.
در این آیات خداوند، خود را «معلم» می خواند و جالب این که معلم بودن خود را بعد از آفرینش پیچیده ترین و بهترین شاهکار خلقت، یعنی انسان آورده است.مقام معلم بودن خدا، بعد از آفرینش قرارداد. نوعی انسانی را که هیچ نمی دانست، به وسیله قلم آموزش داد که این از اوج خلاقیت و هنر شگفت خداوند در امر آفرینش حکایت دارد:
چو قاف قدرتش دَم بر قلم زد هزاران نقش بر لوح عدم زد
از این رو، می توان گفت که هنر شگفت معلمی از آن خداوند عالم است.ـ شهید ثانی رحمت الله درباره هنر معلمی خداوند می فرماید:خداوند از آن جهت به وصف (اکرمیت) و نامحدود بودن کرامتش، توصیف شد که علم و دانش را به بشر ارزانی داشته است. اگر هر مزیت دیگری، جز علم و دانش، معیار فضیلت به شمار می رفت، شایسته بود همان مزیت با وصف (اکرمیت) در ضمن این آیات همراه و هم پا گردد و آن مزیت به عنوان معیار کرامت نامحدود خداوند به شمار آید. کرامت الهی در این آیات با تعبیر «الاکرام» بیان شده است. چنین تعبیری می فهماند که عالی ترین نوع کرامت پروردگار نسبت به انسان با والاترین مقام و جایگاه او، یعنی علم و دانش هم طراز است.
]]>ماه شعبان، ماه هشتم از ماههای قمری، ماهی بسیار شریف و منسوب به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است.
در فضيلت و اعمال ماه شعبان است بدانكه شعبان ماه بسيار شريفى است و منسوب است به حضرت سيد انبياءصَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَ اله و آن حضرت اين ماه را روزه مى داشت و وصل مى كرد به ماه رمضان و مى فرمود شعبان ماه من است هر كه يك روز از ماه مرا روزه بدارد بهشت او را واجب شود و از حضرت صادق عليه السلام روايت است كه چون ماه شعبان داخل مى شد حضرت امام زين العابدين (ع) اصحاب خود را جمع مى نمود و مى فرمود اى گروه اصحاب من مى دانيد اين چه ماهى است اين ماه شعبان است و حضرت رسول (ص) مى فرمود شعبان ماه من است پس روزه بداريد در اين ماه براى محبّت پيغمبر خود و براى تقرّب به سوى پروردگار خود بحقّ آن خدايى كه جان علىّ بن الحسين به دست قدرت اوست سوگند ياد مى كنم كه از پدرم حسين بن على عَليهَاالسَّلام شنيدم كه فرمود شنيدم از اميرالمؤ منين (ع) كه هر كه روزه دارد شعبان را براى محبّت پيغمبر خدا و تقرّب بسوى خدا دوست دارد خدا او را و نزديك گرداند او را به كرامت خود در روز قيامت و بهشت را براى او واجب گرداند
حوادث و وقایع تاریخی فراوانی نیز در ماه شعبان روی داده که مهمترین آن ولادت امام حسین و امام علی بن الحسین و امام مهدی و حضرت ابوالفضل علیهم السلام است.
اعمال ماه شعبان
اوّل : هر روز هفتاد مرتبه بگوید اَسْتَغْفِرُاللّهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ
دوّم : هر روز هفتاد مرتبه بگوید اَسْتَغْفِرُاللّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَىُّ الْقَیّوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ
سوّم: تصدّق كند
چهارم: در تمام این ماه هزار بار بگوید لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَلانَعْبُدُ اِلاّ اِیّاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوُ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ كه ثواب بسیار دارد
پنجم: در هر پنجشنبه این ماه دو ركعت نماز كند در هر ركعت بعد از حمد صد مرتبه توحید و بعد از سلام صد بار صلوات بفرستد تا حق تعالى برآورد هر حاجتى كه دارد از امر دین و دنیاى خود و روزه اش نیزفضیلت دارد و روایت شده كه در هر روز پنجشنبه ماه شعبان زینت مى كنند آسمانها را پس ملائكه عرض مى كنند خداوندا بیامرز روزه داران این روز را و دعاى ایشان را مستجاب گردان و در خبر نبوى است كه هر كه روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه دارد حقّتعالى بیست حاجت ازحوائج دنیا وبیست حاجت ازحاجتهاى آخرت او را برآورد .
ششم: در این ماه صلوات بسیار فرستد.
هفتم : مناجات شعبانیه
بسم الله الرحمن الرحيم
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ وَ أَقْبلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ . . .
خدايا! بر پيامبر و دودمان پاكش درود فرست، و آنگاه كه تو را ميخوانم و صدايت ميزنم، صدا و دعايم را بشنو و اجابت كن،و آنگاه كه با تو نجوا ميكنم، بر من عنايت كن. . . . . .
]]>شب مبعث از شبهای متبرکه است و برای آن اعمالی ذکر شده:
* در مصباح از حضرت ابوجعفر امام جواد (ع) روایت شده که فرمود در رجب شبى است که از آنچه که بر آن آفتاب می تابد بهتر است و آن شب بیست و هفتم رجب است که در صبح آن پیغمبر خدا (ص) به رسالت مبعوث شد و براى آن شب اعمالی است که اگر شیعه ای از ما آن اعمال را در آن شب انجام دهد اجر عمل شصت سال می برد.
در مورد این عمل آمده: پس از نماز عشاء هر ساعتى از شب را تا پیش از نیمه آن بیدار شو و دوازده رکعت نماز اقامه کن و در هر رکعت حمد و سوره اى از سوره هاى کوچک مفصل ( مفصل ازسوره محمد است تا آخر قرآن) بخوان.
نمازها دو رکعتی هستند. پس از هر دو رکعت بعد از سلام؛ هفت مرتبه سوره حمد، هفت مرتبه مُعَوَّذَتَیْن، و سوره های توحید و قُلْ یا اَیُّها الْکافِرُونَ هر کدام هفت مرتبه، و سوره قدر و آیة الکرسى هر کدام را هفت مرتبه بخوان.
بعد از اتمام نماز این دعا خوانده شود:
اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فى الْمُلْکِ وَ لَمْیَکُنْ لَهُ وَلِىُّ مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبیراً اَللّهُمَّ اِنّى اَسئَلُکَ بِمَعاقِدِ عِزِّکَ عَلَى اَرْکانِ عَرْشِکَ و َمُنْتَهَى الرَّحْمَةِ مِنْ کِتابِکَ وَ بِاسْمِکَ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ وَ ذِکْرِکَ الاْعْلىَ الاْعْلىَ الاْعْلى وَ بِکَلِماتِکَ التّامّاتِ اَن تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اَنْ تَفْعَلَ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ…
ستایش خاص خدایى است که نگیرد فرزندى و نیست براى او در فرمانروایى شریکى و نیست برایش یاورى از خوارى و به بزرگى کامل بزرگش شمار، خدایا از تو خواهم به حق چیزهایى که موجبات عزتت بر پایه هاى عرشت مى باشد و به حق سرحد نهایى رحمتت از کتابت و به نام بزرگتر بزرگتر بزرگترت و به حق ذکرت که والاتر و برتر و اعلى است و به کلمات تام و تمامت….
پس بخوان هر دعایى و حاجتی که داری و درود فرست بر محمد و آلش .
* انجام غسل در این شب مستحب است.
* زیارت حضرت امیرالمؤمنین (ع) که افضل اعمال شب عید مبعث است.
اعمال روز عید مبعث
عید مبعث از جمله اعیاد عظیمه است و روزى است که حضرت رسول (ص) در آن روز به رسالت برگزیده شد . برای این روز چند عمل ذکر شده است :
* غسل
* روزه، روز عید مبعث یکى از چهار روزى است که در تمام سال امتیاز دارد براى روزه گرفتن و برابر است با روزه هفتاد سال.
* بسیار صلوات فرستادن.
* زیارت حضرت رسول و امیرالمؤمنین .
]]>
روز مَبْعَث بر پایهٔ باورهای اسلامی، روزی است که محمد، پیامبر اسلام، به درجه پیامبری برگزیده شد. مسلمانان معنقدند او در غار حرا، توسط جبرئیل و از سوی خدا به پیامبری نایل آمد و مأمور شد که چندخداپرستی و بتپرستی را از زمین بردارد و خداپرستی را رواج دهد و پیام وحی را به مردم برساند. محمد در این زمان چهل سال داشت و در مکه زندگی میکرد.
باور شیعیان
بر اساس باور شیعیان، محمد مصطفی در روز ۲۷ رجب عام الفیل، سال ۱۳ پیش از هجرت پیامبر اسلام مبعوث شد. شیعیان این روز را جشن میگیرند و در روایات اسلامی اعمال مستحبی برای روز مبعث پیش بینی شدهاست. دعا، نماز و غسل مستحب از اعمال این روز است.
باور اهل سنت
در نزد اهل سنت تاریخ دقیق بعثت پیامبر مشخص نیز ولی بعضی معتقدند که این واقعه در شب ۲۱ ماه رمضان بوده است. به دلیل نامعلوم بودن تاریخ، مبعث نزد اهل سنت جشن گرفته نمیشود.
روز مبعث چه روزیست؟
روز مَبْعَث، روزی است که حضرت محمد، پیامبر گرانقدر اسلام، به درجه پیامبری برگزیده شد. در تقویم هجری قمری، ۲۷ رجب روز مبعث است.
حضرت محمد مصطفی در روز (۲۷ رجب) سال ۴۰ عام الفیل، همزمان با سال ۱۳ پیش از هجرت پیامبر اسلام، در غار حرا، توسط (جبرئیل) و از سوی خدا به پیامبری نایل آمد و مأمور شد که چندخداپرستی و بتپرستی را از زمین بردارد و خداپرستی را رواج دهد و پیام وحی را به مردم برساند.
روز مبعث، روز برانگیختن خردهایی است که در تابوت خُرافه گرایی، هوس پرستی و جهل پیشگی دفن شده بود. روز مبعث روز تولّد عاطفه هاست؛ عاطفه هایی که در رقص شمشیرها زخمی می شد و در جنگل نیزه ها جان می باخت. آن روزها، دخترکان معصوم، به جای آغوش گرم مادر، در دامان سرد خاک می خفتند. جوانان بلندقامت، در جنگ جهالت ها، جان به بارش تیرها می دادند و زنان بی پناه، در بند اسارت می زیستند. آه که چه خارهایی به پای بشریّت می خلید و چه زخم هایی دل عاطفه ها را می خَست.
روز مبعث، روز مرگ قساوت ها و شرارت ها بود؛ روز مرگ کرامت هایی که به پای بت ها قربانی می شد؛ روز مرگ جهل و شرک و پرستش های ناروا بود.
]]>
الجزء الثانی؛ الباب الثامن فيما نذكره مما يختص بشهر رجب و بركاته و ما نختاره من عباداته و خيراته و فيه فصول، فصل فيما نذكره من فضل الغسل في أول رجب و أوسطه و آخره
جلد دوم؛ باب هشتم: اعمال مخصوص ماه رجب و برکات و خیرات آن، فصل چهارم، فضیلت غسل در اول، وسط، و آخر ماه رجب:
وَجَدْنَاهُ فِي كُتُبِ الْعِبَادَاتِ عَنِ النَّبِيِّ عَلَيْهِ أَفْضَلُ الصَّلَوَاتِ أَنَّهُ قَالَ
در برخى كتابهاى دربردارندهى اعمال عبادى آمده است كه پيامبر اكرم-عليه افضل الصّلوات-فرمود:
مَنْ أَدْرَكَ شَهْرَ رَجَبٍ فَاغْتَسَلَ فِي أَوَّلِهِ وَ أَوْسَطِهِ وَ آخِرِهِ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ كَيَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّه
«هركس ماه رجب را درك كند و در اول، وسط و آخر آن غسل كند، همانند روزى كه انسان از مادر متولد مىشود، از گناهان بيرون مىآيد.»
]]>
اول رجب: ولادت حضرت امام محمد بن علی الباقر (علیهما السلام)
دوم رجب: ولادت حضرت امام علی بن محمد الهادی (علیهما السلام)
سوم رجب:شهادت حضرت امام علی بن محمد الهادی علیهما السلام
هفتم رجب: نامه نوشتن مأمون برای امام رضا علیه السلام و طلب امام رضا (علیه السلام) برای ولایت عهدی
دهـم رجب: 1ـ ولادت حضرت امام محمد بن علی الجوادعلیهما السلام
2ـ ولادت باب الحوائج، حضرت علی اصغر علیه السلام
دوازده رجب:1ـ به درک واصل شدن معاویه 2ـ ورود امیرالمومنین علی علیه السلام به کوفه و انتخاب نمودن آن به عنوان جایگاه حکومت
سیزده رجب: ولادت مولود کعبه خلیفه بلافصل رسول الله
حضرت مولانا امیرالمومنین امام علی علیه السلام
پانزده رجب: 1ـ وفات مظلومانه و غریبانه ام المصائب حضرت زینب سلام الله علیها 2ـ تغییر قبله 3ـ خروج از شعب ابی طالب علیه السلام
شانزده رجب:خروج فاطمه بنت اسدمادرامیرالمومنین علیهما السلام از کعبه
هفده رجب: به درک واصل شدن مامون لعنه الله علیه
هجده رجب: وفات ابراهیم فرزند پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله
نوزده رجب: به درک واصل شدن معتمد عباسی لعنه الله علیه
بیست و دوم رجب: فرار ابوبکر در جنگ خیبر
بیست و سوم رجب: 1ـ حمله به امام مجتبی علیه السلامدرمدائن 2ـ مسموم شدن امام موسی بن جعفر علیهما السلام 3ـ فرارعمربن خطاب در جنگ خیبر
بیست و چهارم رجب:1ـ فتح قلعه خیبر به دست اسد الله الغالب علی بن ابیطالب امیرالمومنین علیه السلام 2ـ بازگشت جعفر طیار برادر امیرالمومنین از حبشه در روز فتح خیبر
بیست و پنجم رجب: شهادت حضرت امام موسی بن جعفر الکاظم علیهما السلام
بیست و ششم رجب: وفات حضرت ابوطالب علیه السلام پدرامیرالمومنین علیه السلام
بیست و هفتم رجب: بعثت پیامبر اکرم صلی اله علیه و آله و سلم
بیست و هشتم رجب: خروج حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام از مدینه به سوی مکه
]]>
اعتکاف در لغت به معنای اقامت کردن و ماندن در جایی و ملازم بودن با چیزی است، ولی در شرع مقدس اسلام، اقامت در مکانی مقدس به منظور تقرب جستن به خداوند متعال است.
اعتکاف، فرصت بسیار مناسبی است تا انسانی که در پیچ و خم های مادی دنیا غرق شده، خود را بازیابد و به قصد بهره بردن از ارزش های معنوی از علایق مادی دست بکشد و خود را در اختیار پروردگار بگذارد و تقاضا کند که او را در راه راست ثابت نگهدارد تا بتواند به دریای بیکران انس و مهر خداوند که همه اش مغفرت و رحمت است، متصل شود.
پیشینه اعتکاف
اعتکاف مخصوص دین اسلام نیست، بلکه در ادیان الاهی دیگر نیز وجود داشته و در اسلام استمرار یافته است، اگرچه ممکن است در شرع مقدس اسلام پاره ای از خصوصیّات و احکام و شرایط آن تغییر یافته باشد.
از زمانی که پیامبر اسلام (ص) اعتکاف را به مسلمانان آموزش داد، این سنت اسلامی در میان مسلمانان رواج پیدا کرد.
در حال حاضر مراسم اعتکاف در دهه پایانی ماه مبارک رمضان در بسیاری از کشورهای اسلامی از جمله عربستان (مکه) با شکوه خاصی برگزار می شود. همه ساله خیل عظیم مسلمانان، که بخش قابل توجهی از آنان را جوانان تشکیل می دهند، از سراسر جهان به سوی مسجدالحرام می شتابند و در کنار خانه خدا معتکف می شوند و حتی بسیاری از زائران خانه خدا به منظور دست یابی به فضیلت اعتکاف در دهه آخر ماه رمضان، این ایام پربرکت را برای انجام عمره مفرده برمی گزینند.
شبیه این مراسم در مسجدالنبی و در کنار مرقد مطهر پیامبر (ص) برگزار می شود. مسجد کوفه در عراق نیز سال های متمادی، محل برپایی مراسم اعتکاف در دهه آخر ماه مبارک رمضان بوده است. انبوه شیعیان و پیروان مکتب اهل بیت (ع) در این مسجد مقدس معتکف می شده اند و بسیاری از عالمان بزرگ شیعه نیز همراه با مردم در این مراسم شرکت می کرده اند.
ارزش معنوی اعتکاف
انقطاع از مادیات و امور دنیوی و ملازمت مسجد و دوام ذکر و عبادت خدا، به تنهایی و بدون اعتکاف نیز دارای ارزشی والا و اهمیتی فراوان است که در این زمینه آیات، روایات و احادیث زیادی را با چنین مضمونی می توان یافت، اما اهمیت اعتکاف به طور مشخص در قرآن و احادیث مورد تأکید قرار گرفته است.
در روایات در فضیلت اعتکاف میخوانیم:
پیامبر خدا(ص) فرمود: «اعتکاف ده روز ماه رمضان، برابر دو حج و دو عمره است
امام رضا(ع) فرمود: «یک شب، اعتکاف در مسجد پیامبر و نزد قبر او، معادل یک حج و یک عمره است
زمان اعتکاف
اعتکاف از نظر زمان محدود به وقت خاص نیست، تنها از آن رو که لازمه اعتکاف، روزه گرفتن است، باید در زمانی اعتکاف شود که شرعاً بتوان روزه گرفت. پس هر گاه روزه گرفتن صحیح باشد، اعتکاف نیز صحیح است، ولی بهترین زمان برای اعتکاف دهه آخر ماه مبارک رمضان، و ایام البیض ماه رجب است. اعتکاف در دهه آخر ماه رمضان، با آماده سازی انسان برای درک لیلة القدر و بهره برداری از فیض این شب گران قدر، بی ارتباط نیست. در کشور ما اکنون اعتکاف در سه روز از ماه رجب بیش از اعتکاف در دهه پایانی ماه رمضان رواج دارد. و این سه روز از چند نظر حائز اهمیت است:
اول آن که ماه رجب، ماه حرام است و از روایات استفاده می شود که اعتکاف در ماه های حرام، نسبت به دیگر ماه ها از فضیلت بیشتری برخوردار است.
ثانیا: روزه در ماه رجب دارای فضیلتی خاص است، زیرا ماه رجب ماه بزرگی است که مردم حتی در جاهلیت نیز حرمت آن را پاس می داشتند. اسلام نیز بر احترام و منزلت آن افزود.[3] ظاهراً چنین رفتار و باوری نسبت به ماه رجب از دیگر ادیان الاهی در میان مردم به جای مانده بود.
مکان اعتکاف
اعتکاف از نظر مکان محدودیت خاص دارد. نظریه معروف آن است که اعتکاف تنها در یکی از مساجد چهارگانه (مسجدالحرام، مسجدالنبی، مسجد کوفه و مسجد بصره) جایز است. امام رضا (ع) فرموده اند: «اعتکاف لیلة فی مسجد الرسول و عند قبره یعدل حجة و عمرة؛ یک شب اعتکاف در مسجد پیامبر و نزد قبر او معادل یک حج و یک عمره است، ولی گروهی از فقها اعتکاف در مسجد جامع هر شهر و منطقه را نیز روا دانسته اند
البته در مورد مسجد جامع نیز برخی برآنند که بایستی به قصد رجاء و به امید این که شاید مطلوب درگاه الهی باشد، اعتکاف نمود اعتکاف در سایر مساجد؛ مانند مسجد محله و بازار تنها به نظر شمار اندکی از فقیهان شیعه جایز است مقصود از مسجد جامع در هر شهر و منطقه مسجدی است که معمولاً مردم بیشتری در آن جا گرد می آیند به عبارت دیگر، مسجدی که اغلب اوقات بیشتر از سایر مساجد جمعیت داشته باشد
در این جا ممکن است این پرسش مطرح شود که با توجه به آثار سازنده اعتکاف آیا بهتر نیست اعتکاف در هر مسجدی را جایز بدانیم تا همگان به آسانی بتوانند از این عبادت بهره مند شوند؟
در پاسخ باید گفت: عبادت ها در اسلام کاملاً توقیفی هستند; بدین معنا که شرایط و احکام آن را باید از متون اسلامی و دستورهای شرعی اخذ نمود. هرگاه از ادلّه معتبر استفاده شود که محل اعتکاف، مسجد جامع است، نمی توان از روی ذوق و سلیقه شخصی در شرط عبادت تصرف نمود و دامنه آن را توسعه داد.
اساساً برخی عبادت ها از نظر مکان، دارای محدودیت خاصی هستند؛ نظیر مراسم و اعمال حج باید در مکان های معینی انجام شود. از این رو انجام دادن اعمال حج در غیر از محل های مقرّر صحیح نیست.
در مورد اعتکاف نیز هرگاه با ادلّه معتبر ثابت شود که جایگاه آن مسجد جامع است، می فهمیم که شارع مقدس این عبادت را تنها در این مکان معین از ما خواسته است، البته در تشریع این حکم حتماً مصالحی مورد نظر بوده است که شاید عقل ما نتواند به طور یقین بدان دست یابد. شاید اسلام با منحصر نمودن اعتکاف در مسجد جامع بخواهد نوعی کنترل بر کمیت و کیفیت آن وجود داشته باشد و در کنار این عبادت، ارزش های دیگری؛ مانند وحدت و همراهی و هم دلی نیز مطرح شود
اعمال در حال اعتکاف
غیر از روزه و ماندن در مسجد، عمل خاص دیگری، در صحت اعتکاف شرط نیست. با این حال سزاوار است در حال اعتکاف، به نماز و قرائت قرآن و ادعیه (از جمله اعمال ام داوود) پرداخته شود.
]]>
از حضرت موسى بن جعفر(علیهماالسلام) روایت شده است كه: هر كس یك روز از ماه رجب را روزه بگیرد، آتش جهنم یك سال، از او دور شود و هر كس سه روز از آن را روزه بگیرد بهشت بر او واجب می گردد.
و همچنین فرمود كه: رجب نام نهرى است در بهشت که از شیر سفیدتر و از عسل شیرینتر است. هر كس یك روز از رجب را روزه بگیرد البته از آن نهر بیاشامد.
از امام صادق(علیه السلام) روایت است كه حضرت رسول اکرم( صلى الله علیه و آله) فرمود كه: ماه رجب ماه استغفار امت من است پس در این ماه بسیار طلب آمرزش كنید كه خدا آمرزنده و مهربان است و رجب را “أصب” مىگویند زیرا كه رحمت خدا در این ماه بر امت من بسیار ریخته مىشود پس بسیار بگوئید: «أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ».
ابن بابویه از سالم روایت كرده است كه گفت: در اواخر ماه رجب كه چند روز از آن مانده بود، خدمت امام صادق(علیه السلام)رسیدم. وقتی نظر مبارك آن حضرت بر من افتاد فرمود كه آیا در این ماه روزه گرفتهاى؟ گفتم نه والله اى فرزند رسول خدا. فرمود كه آنقدر ثواب از تو فوت شده است كه قدر آن را به غیر از خدا كسى نمىداند به درستى كه این ماهى است كه خدا آن را بر ماههاى دیگر فضیلت داده و حرمت آن را عظیم نموده و گرامی داشتن روزه دار را در این ماه بر خود واجب گردانیده است.
پس گفتم یابن رسول الله اگر در باقیمانده این ماه روزه بدارم آیا به بعضى از ثواب روزهداران آن نائل مىگردم؟ فرمود: اى سالم هر كس یك روز از آخر این ماه را روزه بدارد خدا او را ایمن گرداند از شدت سكرات مرگ و از هول بعد از مرگ و از عذاب قبر و هر كس دو روز از آخر این ماه را روزه بگیرد از صراط به آسانى بگذرد و هر كس سه روز از آخر این ماه را روزه بگیرد ایمن گردد از ترس بزرگ روز قیامت و از شدتها و هولهاى آن روز و برات بیزارى از آتش جهنم به او عطا كنند. و بدان كه براى روزه ماه رجب فضیلت بسیار وارد شده است و روایت شده كه اگر شخصی قادر بر آن نباشد هر روز صد مرتبه این تسبیحات را بخواند تا ثواب روزه آن را دریابد: سُبْحَانَ الْإِلَهِ الْجَلِیلِ سُبْحَانَ مَنْ لا یَنْبَغِى التَّسْبِیحُ إِلا لَهُ سُبْحَانَ الْأَعَزِّ الْأَكْرَمِ سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزََّ وَ هُوَ لَهُ أَهْلٌ .
اعمال مشترك ماه مبارک رجب
اینها اعمالی است كه انجام دادن آنها متعلق به همه ماه است و اختصاصى به روز معینی ندارد و آن چند مورد است :
1- در تمام ایام ماه رجب دعای ذیل را که روایت شده امام زین العابدین(علیه السلام) در حجر در غره خواندند، خوانده شود:
“یَا مَنْ یَمْلِكُ حَوَائِجَ السَّائِلِینَ وَ یَعْلَمُ ضَمِیرَ الصَّامِتِینَ لِكُلِّ مَسْأَلَةٍ مِنْكَ سَمْعٌ حَاضِرٌ وَ جَوَابٌ عَتِیدٌ اللَّهُمَّ وَ مَوَاعِیدُكَ الصَّادِقَةُ وَ أَیَادِیكَ الْفَاضِلَةُ وَ رَحْمَتُكَ الْوَاسِعَةُ فَأَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّىَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَقْضِىَ حَوَائِجِى لِلدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَىْءٍ قَدِیرٌ .”
2- دعایی را كه از امام صادق(علیه السلام) روایت شده، خوانده شود:
«خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیْرِكَ وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلا لَكَ وَ ضَاعَ الْمُلِمُّونَ إِلا بِكَ وَ أَجْدَبَ الْمُنْتَجِعُونَ إِلا مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَكَ بَابُكَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبِینَ وَ خَیْرُكَ مَبْذُولٌ لِلطَّالِبِینَ وَ فَضْلُكَ مُبَاحٌ لِلسَّائِلِینَ وَ نَیْلُكَ مُتَاحٌ لِلْآمِلِینَ وَ رِزْقُكَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصَاكَ وَ حِلْمُكَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ نَاوَاكَ عَادَتُكَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِیئِینَ وَ سَبِیلُكَ الْإِبْقَاءُ عَلَى الْمُعْتَدِینَ اللَّهُمَّ فَاهْدِنِى هُدَى الْمُهْتَدِینَ وَ ارْزُقْنِى اجْتِهَادَ الْمُجْتَهِدِینَ وَلا تَجْعَلْنِى مِنَ الْغَافِلِینَ الْمُبْعَدِینَ وَ اغْفِرْ لِى یَوْمَ الدِّینِ .»
ماه رجب و ماه شعبان و ماه رمضان شرافت زیادی دارند و در فضیلت آنها روایات بسیاری وارد شده است. از حضرت رسول (صلى الله علیه و آله) روایت شده كه: ماه رجب ماه بزرگ خدا است و ماهى در حرمت و فضیلت به آن نمىرسد و جنگیدن با كافران در این ماه حرام است و رجب ماه خدا است و شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امت من است كسى كه یك روز از ماه رجب را روزه بگیرد، موجب خشنودى خدای بزرگ میگردد و غضب الهى از او دور می گردد و درى از درهاى جهنم بر روى او بسته گردد.
از حضرت موسى بن جعفر(علیهماالسلام) روایت شده است كه: هر كس یك روز از ماه رجب را روزه بگیرد، آتش جهنم یك سال، از او دور شود و هر كس سه روز از آن را روزه بگیرد بهشت بر او واجب می گردد.
و همچنین فرمود كه: رجب نام نهرى است در بهشت که از شیر سفیدتر و از عسل شیرینتر است. هر كس یك روز از رجب را روزه بگیرد البته از آن نهر بیاشامد.
از امام صادق(علیه السلام) روایت است كه حضرت رسول اکرم( صلى الله علیه و آله) فرمود كه: ماه رجب ماه استغفار امت من است پس در این ماه بسیار طلب آمرزش كنید كه خدا آمرزنده و مهربان است و رجب را “أصب” مىگویند زیرا كه رحمت خدا در این ماه بر امت من بسیار ریخته مىشود پس بسیار بگوئید: «أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ».
ابن بابویه از سالم روایت كرده است كه گفت: در اواخر ماه رجب كه چند روز از آن مانده بود، خدمت امام صادق(علیه السلام)رسیدم. وقتی نظر مبارك آن حضرت بر من افتاد فرمود كه آیا در این ماه روزه گرفتهاى؟ گفتم نه والله اى فرزند رسول خدا. فرمود كه آنقدر ثواب از تو فوت شده است كه قدر آن را به غیر از خدا كسى نمىداند به درستى كه این ماهى است كه خدا آن را بر ماههاى دیگر فضیلت داده و حرمت آن را عظیم نموده و گرامی داشتن روزه دار را در این ماه بر خود واجب گردانیده است.
پس گفتم یابن رسول الله اگر در باقیمانده این ماه روزه بدارم آیا به بعضى از ثواب روزهداران آن نائل مىگردم؟ فرمود: اى سالم هر كس یك روز از آخر این ماه را روزه بدارد خدا او را ایمن گرداند از شدت سكرات مرگ و از هول بعد از مرگ و از عذاب قبر و هر كس دو روز از آخر این ماه را روزه بگیرد از صراط به آسانى بگذرد و هر كس سه روز از آخر این ماه را روزه بگیرد ایمن گردد از ترس بزرگ روز قیامت و از شدتها و هولهاى آن روز و برات بیزارى از آتش جهنم به او عطا كنند. و بدان كه براى روزه ماه رجب فضیلت بسیار وارد شده است و روایت شده كه اگر شخصی قادر بر آن نباشد هر روز صد مرتبه این تسبیحات را بخواند تا ثواب روزه آن را دریابد: سُبْحَانَ الْإِلَهِ الْجَلِیلِ سُبْحَانَ مَنْ لا یَنْبَغِى التَّسْبِیحُ إِلا لَهُ سُبْحَانَ الْأَعَزِّ الْأَكْرَمِ سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزََّ وَ هُوَ لَهُ أَهْلٌ .
]]>
قانون ملی شدن صنعت نفت در واقع پیشنهادی بود که به امضای همه اعضای کمیسیون مخصوص نفت در مجلس شورای ملی ایران در ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ به مجلس ارائه شد و مجلس سنا نیز این پیشنهاد را در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ تصویب کرد و پیشنهاد قانونی شد.
مروری بر تاریخچه ملی شدن صنعت نفت:
تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت ایران در روز ۲۹ اسفندماه سال ۱۳۲۹، نقطه عطفی در تاریخ سیاسی، اقتصادی و مبارزات مردم ایران برای نجات سرمایه های ملی این مرز و بوم از دست بیگانگان به شمار می رود.
زمانی که اولین چاه نفت در ایران در بیش از یکصد سال قبل در منطقه مسجد سلیمان در استان خوزستان توسط یک شرکت انگلیسی کشف شد، دولت وقت ایران هیچ آگاهی و درکی از این اتفاق مهم نداشت. اما کاشفان آن به خوبی میدانستند به چه ثروتی در ایران دست یافتهاند و پایههای استعمار خود در ایران را با قراردادهای استثماری استخراج، تولید و فروش نفت خام ایران بنا نهادند.شرکت های خارجی سال ها سرمایه مردم ایران را به تاراج بردند و دولت های وقت ایران هیچ گونه تلاش و توجهی برای احقاق حقوق مردم انجام ندادند.دکتر “محمد مصدق ” بزرگمرد تاریج سیاسی و اقتصادی ایران حرکت بزرگی را در کشور آغاز کرد که سنگ بنای تفکر اقتصاد “بدون نفت” بود. وی در شهریورماه ۱۳۲۰ و سقوط رضاخان، در انتخابات دوره چهاردهم مجلس وقت، بار دیگر به مجلس راه یافت. شرایط بین المللی در این دوره، به نحوی بود که کشورهای مختلف به ویژه روسیه، انگلیس و آمریکا با پیشنهادهایی به دولت ایران، خواستار کسب امتیاز نفتی بودند و از آنجا که انگلیس، امتیاز بهره برداری از منابع نفت جنوب کشور را در اختیار داشت، روسها درصدد کسب امتیاز منابع نفتی شمال و آمریکایی ها نیز به دنبال امتیاز نفت، در ایران بودند.دکتر مصدق که رهبری گروهی متشکل از ۱۶تن از نمایندگان مجلس چهاردهم را برعهده داشت، در خصوص واگذاری امتیاز نفت به خارجی ها گفت: “به بهانه اینکه به یک کشور نفت داده شده است، نباید به هیچ کشور دیگری امتیاز داد چرا که این دور باطل تمامی نخواهد داشت.”
نفت,29 اسفند روز ملی شدن صنعت نفت,تاریخچه ملی شدن صنعت نفت
مصدق در دوارن مبارزات خود برای ملی کردن صنعت نفت، بارها بر این نکته تاکید داشت که ایرانیان باید خود منابع نفتی کشورشان را اداره و بهره برداری کنند. دکتر مصدق برای مقابله با فشار شوروی برای گرفتن امتیاز نفت شمال ایران، قانونی را در این دوره مجلس به تصویب رساند که دولت از مذاکره در مورد امتیاز نفت تا زمانی که نیروهای خارجی در ایران هستند، منع میشد.حرکت ملی شدن صنعت نفت در شرایطی شکل گرفت که ایران بزرگترین تولیدکننده نفت خام خاورمیانه بود و پس از آمریکا، ونزوئلا و شوروی سابق؛ چهارمین تولیدکننده معتبر نفت خام دنیا محسوب می شد. در آن دوران، کل تولید نفت خام ایران، ۳۲ میلیون تن در سال معادل بیش از یک سوم مجموع تولید نفت خام خاورمیانه ۹۰میلیون تن در سال بود. از سوی دیگر، ایران ۹۰ درصد نفت خام مورد نیاز اروپای غربی را در آن دوران تامین می کرد.بدنبال تلاش های دکتر مصدق برای نجات سرمایه های کشور از دست بیگانگان، دربار پهلوی اجازه نداد وی در دوره پانزدهم مجلس، به مجلس راه یابد. در این دوره هدف عوامل وابسته به انگلیس این بود که قرارداد سال ۱۹۳۳ دوره رضاشاه را به دست دولت ساعد مراغهای و با تصویب مجلس تنفیذ کنند. اما بر اثر فشار افکار عمومی مقصود انگلیسیها تأمین نشد و عمر مجلس پانزدهم به سر رسید.لذا، نارضایتی انگلیس از حرکت ملی شدن صنعت نفت و تلاش برای برهم زدن این حق خواهی ملت ایران، امری کاملاً طبیعی بود. شرکت نفت انگلیس که به دلیل تاراج منابع نفتی ایران، دارای سرمایه هنگفتی شده بود اکنون منافع خود را در خطر می دید. گسترش فعالیتهای سیاسی پس از شهریور ۱۳۲۰ سبب گسترش مبارزات مردم و به ویژه توجه آنان به وضع قرارداد نفت شده بود. دکتر مصدق در مجلس و بیرون از آن این جنبش را که به «نهضت ملی شدن نفت» معروف شد، هدایت میکرد.در انتخابات مجلس شانزدهم با همه تقلبات و مداخلات شاه و دربار، مصدق در دور دوم انتخابات، به مجلس راه یافت و در این دوره طرح “ملی شدن صنعت نفت” به رهبری وی در مجلس تصویب شد. قانون ملی شدن صنعت نفت در واقع پیشنهادی بود که به امضای همه اعضای کمیسیون نفت در مجلس شورای ملی ایران در ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ به مجلس ارائه شد.کمیسیون نفت، کمیسیونی بود که در اول تیرماه ۱۳۲۹ در دوره شانزدهم مجلس شورای ملی ایران برای رسیدگی به لایحه نفت (معروف به لایحه گس-گلشائیان)تشکیل شد. همین کمیسیون پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت را در اسفند ۱۳۲۹ به مجلس ارائه داد.
سرانجام با تلاش های دکتر مصدق و همراهان وی ، ماده واحده ملی شدن صنعت نفت در روز ۲۴ اسفند ماه سال ۱۳۲۹ در مجلس شورای ملی مطرح و در روز ۲۹ اسفندماه همان سال به تصویب رسید.
در متن پیشنهاد تصویب شده ، آمده بود:
“به نام سعادت ملت ایران و بهمنظور کمک به تأمین صلح جهانی، امضاکنندگان ذیل پیشنهاد مینمائیم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی اعلام شود یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهرهبرداری در دست دولت قرارگیرد.”
مجلس سنا نیز این پیشنهاد را در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ تصویب کرد و پیشنهاد به قانون تبدیل شد.
پس از ملی شدن صنعت نفت، انگلیس كه با تصویب این قانون منافع خود را در خطر می دید، برای جلوگیری از به ثمر نشستن حركت ملی شدن صنعت نفت، از تمامی شگردهای ممكن استفاده كرد. یكی از این شگردها، تحریم نفت ایران در نیمه اول سال 1330 با هدف به خطر انداختن ثبات سیاسی و اقتصادی كشور بود. انگلیس به تمام خریداران نفت خام ایران هشدار داده بود كه نفت ایران را خریداری نكنند.اما دولتمردان وقت ایران در ادامه مبارزات خود با تلاش زیاد توانستند بر این حركت استعمارگر پیر فایق آیند. دكتر مصدق نخست وزیر وقت، برای خنثی كردن توطئه انگلیس و كسب درآمد برای كشور، ترجیح داد نفت خام را با تخفیف به مشتریان بفروشد. نكته قابل توجه آن است كه درآمدی كه دولت مصدق با فروش تخفیفی نفت خام و فراورده نفتی برای كشور كسب كرد دو برابر رقمی بود كه «شركت نفت انگلیس و ایران» بابت فروش سالانه 31میلیون تن نفت خام به ایران پرداخت می كرد.با ملی شدن نفت، هیات خلع ید به جنوب عزیمت نموده و تابلوی «ریاست شرکت» از سر در دفتر مرکزی خرمشهر کنده شد و به جای آن «هیات مدیره موقت » نصب شد. از آن پس کلیه تاسیسات و ادارات شرکت زیر نظر هیات مدیره جدید بود؛ کارکنان خارجی که از این رویداد ناراضی بودند، در تاریخ دهم مهرماه 1330 همگی ایران را ترک کردند
بازگشت مجدد اروپایی ها به صنعت نفت ایران
بعد از این واقعه، اما باز هم حضور خارجیان را در صنعت نفت ایران شاهد هستیم چرا که در تاریخ هفتم آبان ماه 1333 قراردادی بین دولت ایران از یک سو و کنسرسیومی از شرکتهای صاحب نام نفتی منعقد شد. شرکتهای عضو کنسرسیوم نفت ایران دو شرکت به نام های «شرکت سهامی اکتشاف و تولید نفت ایران» و «شرکت سهامی تصفیه نفت ایران» تشکیل دادند که روی هم «شرکتهای عامل نفت ایران» نامیده می شد.این دو شرکت به ترتیب اختیار اکتشاف و تولید نفت خام و گاز طبیعی در حوزه معینی در جنوب ایران به نام «حوزه قرارداد» و تصفیه نفت خام و گاز حاصله را عهده دار بودند. شرکتهای عامل نفت ایران طبق قوانین کشور هلند تشکیل شده و در ایران به ثبت رسیده بودند. هریک از شرکتهای عضو کنسرسیوم نفت ایران یک شرکت بازرگانی تاسیس کرده و در ایران به ثبت رسانده بودند که منفرد و مجزا از یکدیگر عمل کرده و نفت خام و گاز طبیعی حاصل از حوزه قرارداد را از شرکت ملی نفت ایران خریداری کرده و به خارج از کشور صادر می کردند.این شرکتهای بازرگانی همچنین بخشی از نفت خام خریداری شده را پالایش کرده و به صورت فراورده به خارج صادر می کردند. تعهدات مالی شرکتهای بازرگانی تاسیس شده در دل شرکتهای عضو کنسرسیوم، عبارت بود از یک پرداخت مشخص تحت عنوان حق الارض که شامل کلیه نفت خام صادراتی می شد و مالیات بر درآمدی بود که به نسبت درصدی از منافع حاصل از صدور نفت بر اساس بهای اعلان شده نفت خام به دولت ایران می پرداختند؛ این درصد از 23 آبان ماه 1349 به 55درصد افزایش یافت.
سرنوشت نفت بعد از پیروزی انقلاب
تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی شرکت ملی نفت ایران کار توزیع و فروش فراورده های نفتی و گاز طبیعی جهت مصارف داخلی را به عهده داشت. شرکتهای عامل نفت ایران فراورده های نفتی، گاز طبیعی و نفت خام مورد نیاز برای مصارف داخلی را به شرکت ملی نفت ایران تحویل می دادند.شرکت ملی نفت ایران همچنین مسوولیت تامین، نگهداری و اداره خدمات پشتیبانی تولید را تحت عنوان «خدمات غیرصنعتی» به عهده داشت که در مقابل «عملیات صنعتی» قرار می گرفت که انحصارا در اختیار خارجیها بود. تاسیسات ثابت صنعت نفت ایران در این دوره اگرچه متعلق به شرکت ملی نفت ایران بود، اما بر اساس قرارداد، شرکتهای عضو کنسرسیوم حق استفاده انحصاری از آنها را در طول مدت قرارداد در اختیار داشتند.با آغاز فعالیت کنسرسیوم اگر چه قرار بود قانون ملی شدن نفت اجرا شود اما در عمل دولت ایران و شرکت ملی نفت اختیارات بسیار محدودی داشتند؛ تا مهرماه 1353 اعضای کنسرسیوم بدون دخالت دولت ایران برای تعیین میزان تولید و قیمت نفت که عوامل اصلی و تعیین کننده درآمد کشور بودند،تصمیم می گرفتند و دولت ایران در این خصوص هیچ اختیاری نداشت.از سال 1353 و تشکیل شرکت سهامی خاص خدمات نفت ایران(osco) تغییرات عمیق و عمده ای در ارتباط با نحوه نظارت و دخالت دولت در کار کنسرسیوم به وجود آمد اما واقعیت این است که تا وقوع انقلاب اسلامی، مالکیت ایران بر منابع نفتی خود به طور کامل تحقق نیافته بود.
]]>
طبق روایات مختلف تاریخی، جشن نوروز پیش از زمان حکومت پادشاهی هخامنشی بوجود آمده و در ایران همراه با آئینهای خاص برگزار میشده و همچنان نیز با کمی تغییرات اجرایی برگزار میشود.
خانه تکانی ،سبز کردن سبزه، چهارشنبه سوری که به عنوان جشن پیشواز نوروز برگزار می شود،یاد رفتگان و درگذشتگان در پنجشنبه آخر سال، چراغانی نوروزی، حاجی فیروز، شیرینیهای نوروزی، هفتسین و بالاخره روز عید یا همان عید نوروز از جمله برنامههای سال نو هستند.
به نوشته برخی از مورخان بر پایه افسانهها، سه هزار سال پیش در چنین روزی، جمشید از كاخ خود در جنوب دریاچه ارومیه (منطقه باستانی حسنلو) بیرون آمد و عمیقاً تحت تأثیر آفتاب درخشان، و خرمی و طراوت محیط قرار گرفت و آن روز را «نوروز»، روز صفا، پاك شدن زمین از بدیها و روز سپاسگزاری از خداوند بزرگ نامید و خواست كه از آن پس، بدون وقفه، هر سال در این روز آیین ویژهای برگزار شود.
در مورد پیدایی این جشن افسانههای بسیار رواج یافته، اما آنچه نوروز را رازآلود کرده، آیینهای بسیاری است که روزهای قبل نوروز واژهای است مركب از دو جزء كه روی هم به معنای روز نوین است و بر نخستین روز از نخستین ماه سال خورشیدی آن گاه كه آفتاب به برج حمل انتقال مییابد گذارده میشود. عظمت نوروز را از نقشهای تخت جمشید گرفته تا آثار ادبی و هنری گوناگون عربی و فارسی در همه جا میتوان یافت.
یكی از كهنترین و بزرگترین منابعی كه به جشنها و افسانهها و آئینهای مربوطه پرداخته است، كتاب «آثار الباقیه» اثر ابوریحان بیرونی است.
بیرونی در تعریف نوروز نقل میكند: “نخستین روز است از فروردین ماه و از این جهت روز نو نام كردند، زیرا كه پیشانی سال نو و آنچه از پس اوست از این پنج روز همه جشنهاست.
هنگام تحویل سال توپی شلیک میشد که از صدای آن همه متوجه تحویل سال نو میشدند و آنگاه همگی به روبوسی مشغول شده و فرارسیدن سال جدید را به یکدیگر تبریک میگفتند و پس از آنکه بزرگترها عیدیهای کوچکترها را که معمولاٌ سکه و یا اسکناس بودهاست از لای قرآن کریم درآورده و به آنها میدادند. پس از آن، بسته به هنگام تحویل سال که اگر روز باشد، فوراٌ افراد کوچکتر فامیل به دیدن بزرگترها رهسپار میشدند و معمولاٌ ناهار یا شام روز اول عید را در منازل بزرگان خویش صرف میکردند. قدیم رسم بر این بوده که در روز اول عید باید رشتهپلو خورد تا به این وسیله در سال جدید سررشته کارها دستشان آمده و تا پایان سال از دستشان خارج نشود.
جشن سیزده بدر
سیزده بدر، جشن بدرقه نوروز: جشن سیزده بدر از مهمترین رسوم مشترک در میان تمامی اقوام ایرانی بوده است. ایرانیان غم و غصه و خمودگی را در این روز ناپسند میدانستند و همگی با پناه بردن به طبیعت میخواستند سیزده بدر را هر چه زودتر پایان رسانده و به زندگی عادی خود بازگردند. رسم سبزه به آب دادن در این روز که نمادی از آبادانی طبیعت و آب است از جمله رسوم نمادین در روز سیزده بدر است.
]]>
«سنجد» را به این نیت در سفره هفت سین می گذارند که هر کسی با خویشتن عهد کند، با آغاز سال جدید هر کاری را سنجیده انجام دهد؛ چرا که سنجد نماد سنجیده عمل کردن و نشانه گرایش به عقل است.
«سنجد» نماد فرزانگی و زایش میوهای است که وقتی بارور میشود و بویش در فضا پراکنده میشود. پرورش دهنده قوای احساسی آدمی نیز هست. به همین دلیل برخی بر این باورند که سنجدی که سر سفره هفت سین گذاشته میشود، نماد عشق انسانها به یکدیگر نیز است.
سین دوم؛ سیب
سیب، نماد سلامتی و زیبایی است و سیبی که سر سفره می گذارند، نشان از دوری از گزند و آسیب دارد. رسم است که سیب را مادر یا پدربزرگ خانواده سر سفره بگذارند؛ به این دلیل که همیشه بزرگترهای یک خانواده نگران سلامتی اعضای خانواده شان هستند.
سین سوم؛ سبزه
سبزه نشان از تولد دوباره، حیات دوباره و زایش و سبزی است. سر سفره گذاشتنش به این دلیل است که سال آینده سالی شاداب، سرسبز و خرم باشد. خود رنگ سبز هم ارتعاش افکار ما را موزون نگه می دارد و به ما آرامش می دهد.
سین چهارم؛ سمنو
سمنو نماد قدرت و سمبل خیر و برکت است. از آنجا که سمنو غذایی مقوی است که از گندم تهیه می شود و به آن غذای مرد آفرین می گویند و سرشار از ویتامین و مواد مغذی است؛ آن را به عنوان نماینده ای از صبر، عدالت، مقاومت و قدرت بر سفره می گذارند.
سین پنجم؛ سیر
سیر، گیاهی دارویی است و به عنوان مادهای گندزدا به کار می رود و به دو دلیل سر سفره هفت سین گذاشته می شود، اول؛ نشان از تندرستی و میکروب زدایی دارد و دوم؛ برای رعایت حدود و مرزها سر سفره گذاشته می شود. سیر نماد مناعت طبع شناخته می شود؛ یعنی انسان همواره باید مناعت طبع پیشه کند. سیر نشانه قناعت و یادآوری سیر چشمی است.
سین ششم؛ سرکه
سرکه، نماد تسلیم و رضاست. از سرکه در ادبیات و تمثيل ایرانی در توصیف اضطراب و اشک و گریه استفاده میشود و مولانا از گریه و آزار با عنوان سرکه فشانی یاد میکند. سرکه سر سفره نوروزی ما را به پذیرش ناملایمات زندگی دعوت می کند.
سین هفتم؛ سماق
سماق که رنگ طلوع آفتاب است؛ سمبل صبر و بردباری است و مظهر طلوع و آغاز دوباره معنی می شود.
****
ساير وسايل سفره عيدانه؛
سکه: سکه، سین مدرن سفره هفت سین است و جزو هفت سین به حساب نمی آید؛ بعدها به سفره اضافه شده است تا نمادی برای افزایش دارایی باشد.
قرآن کریم: قرآن را به نشانه توکل و توسل به خدای متعال بر سفره قرار می دهند و درخواست بهترین ها را از خالق خویش دارند.
آینه: آینه نماد روشنایی است و حتما باید بالای سفره جای گیرد
ماهی: نماد زایش، تازگی، شادابی و تکاپو است.
شمع: مظهر فروغ و روشنایی است.
]]>تااثیر خانه تکانی و احساس شادمانی:
پاکیزگی پیش از آن که، اهمیت جسمانی و سلامت برای جسم و بدن انسان داشته باشد، روی روح و روان انسان مؤثر است. خانه تکانی بیشتر به شستن و تمیز کردن لوازم خانه مثل فرش و لباس و همچنین خریدن وسیله های نو و تعمیر کردن وسایل مربوط می شود. کوشش خانواده برای تمیز کردن وسایل خانه یک فعالیت دسته جمعی است و آنها سالی یکبار آنها را به بهانه جشن سال نو و تمیز کردن اسباب خانه دور هم جمع می کنند.خانه تکانی از جمله سنت هایی است که در طول سالیان سال در جامعه کهن ایرانی باقی مانده است و علاوه بر اعتقادات مذهبی ما هویت ملی ما را نشان می دهد. کارکرد خانه تکانی عامل مهمی است که در طول تاریخ این سنت را پا برجا نگه داشته است و از محو شدن آن جلوگیری کرده است.در شهرهای بزرگی مثل تهران در طول یک سال آلودگی زیادی بر وسایل زندگی می نشیند و اگر خانه تکانی سالانه که با دقت و وسواس خاصی انجام می گیرد، نباشد، خانه رنگ تمیزی و پاکیزگی نمی بیند. این در حالی است که در خانه تمیز، احساس شادمانی بوجود می آید، بطوری که افراد آن خانه احساس می کنند پس از یک سال کار و خستگی مداوم آرامش تازه ای را به دست آورده اند.
خانه تکانی و دیدگاه اسلام:
خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد. انبیا و پیغمبر اسلام دعوت کننده مردم به نظافت و پاکیزگی بوده اند و این یک اصل مسلم در تمامی تعالیم ادیان الهی است.دین اسلام همواره بر نظافت و رعایت بهداشت تأکید داشته است و به متحول شدن و رنگ تازه بخشیدن به زندگی اهمیت زیادی قائل می باشد . نظافت و زیبایی در اسلام یک اصل است که در روایات هم بر آن تأکید شده و پاکیزگی از صفات انبیا است و مسلمانان و تمام ادیان بر این اصل تأکید دارند.زمانی که خانه تکانی می کنید متوجه می شوید که بسیاری از وسایلی که مدت ها بلااستفاده بوده و کاربردی نداشته اند در کنار خود جمع کرده اید و اکنون زمان آن رسیده است که به زندگی خود تغییری بدهید و حتی وسایل اضافی خود را ببخشید که این عمل خود روحیه بخشیدن را در فرد قوت می بخشد و او را از وابستگی به مال زیاد رها می کند. ما در خانه تکانی آلودگی ها را از اطراف خود دور می کنیم و به نظافت روی می آوریم. در دین اسلام نیز به ما تأکید شده که نسبت به آلودگی های روحی و اخلاقی خانه تکانی کنیم. یعنی همان طور که پلیدی های مادی را از خود دور می کنیم صفات بد اخلاقی را نیز از خود دور کرده و به نظافت روحی بپردازیم.
منظم شدن با خانه تکانی..
نیاز به نظم و انضباط:
انباشتگی بیش از حد وسایل زندگی، بلاتکلیفی و فشار در ذهن افراد بوجود می آورد و بی نظمی نیز او را آشفته کرده و دچار خمودگی و افسردگی می کند . ذهن انسان بطور طبیعی طوری خلق شده که پیوسته می خواهد نظم و انضباط به خود بدهد و انسان در محیط های منظم کارآمدی بیشتر و مفیدتر دارد. خصوصاً آن که دیده می شود افراد در محیط های شلوغ احساس کلافگی بیشتری کرده و غمگینی و افسردگی بیشتری احساس می کنند. انسان وقتی که محیط خود را تکراری و پر از رخوت ببیند سعی می کند با تحولاتی جدید در زندگی، این احساس را از خود دور کند. بنابراین تغییر دکوراسیون خانه و اقدام به پاکیزگی و خانه تکانی از جمله سنت هایی است که افراد برای ایجاد تحولات روحی و روانی در خود و خانواده شان اجرا می کنند.خانه تکانی به آدم ها روحیه تازه و طراوت می دهد و تردیدی نیست که از یک نگاه نو و تازه به بیرون نگاه کردن، به انسان آرامش و دلگرمی می دهد. این سنت به عنوان یکی از مراحل جشن نوروز در هیچ جای دنیا به این شکل پررنگ نیست. از این روی است که بزرگداشت آئین های ملی و احترام به هویت ملی و فرهنگی ما با انجام این سنت پررنگ تر می شود.
همبستگی خانواده در خانه تکانی:
خانه تکانی روحیه کار دسته جمعی را در میان افراد یک خانه بالا می برد و به آنها آموزش می دهد خانه تکانی و مسئولیت پاکیزه نگه داشتن خانه نباید تنها بر دوش یک نفر باشد و بهتر است سایر اعضای خانواده با هم همکاری کرده و بطور دسته جمعی خانه تکانی کنند. در این صورت یک نفر احساس خستگی و نارضایتی نخواهد کرد. وقتی که تمام خانواده با یکدیگر همکاری می کنند، جو صمیمانه ای پدید می آید. حتی مادران و همسران باید از اعضای خانواده بخواهند تا خود اتاق و وسایل شان را تمیز و مرتب کنند. در این صورت افراد خصوصاً کودکان مسئولیت پذیری را فراخواهند گرفت و احساس مشارکت برای آنان درونی می شود.
]]>تاریخ چهارشنبه سوری 96 و آداب و رسوم مخصوص این شب
چهارشنبه سوری یکی از آداب سنتی ایرانیان برای استقبال از سال جدید شمسی می باشد که در شب آخرین چهارشنبه سال برگزار می شود. یکی از مهمترین آداب برگزاری چهارشنبه سوری، روشن کردن آتش و پریدن از روی آن می باشد. آتش در روزگار باستان ایران از جمله موارد مقدس محسوب می شده و زرتشتیان همواره برای آن احترام قائل شده اند. در ادامه با ما همراه باشید تا به بررسی مراسمات و آداب مخصوص این شب پرداخته و تاریخ چهارشنبه سوری 96 را برای برگزرای جشن ها و مراسم مخصوص این شب، بررسی نماییم.
تاریخ چهارشنبه سوری 96
به دلیل اینکه اول فروردین ماه سال 97 مصادف با روز چهارشنبه هفته می باشد، با این حساب باید گفت که چهارشنبه سوری 96 یک هفته قبل تر برگزار خواهد شد. همچنین از آنجا که معمولا شب چهارشنبه به برپایی شادی و مراسمات مخصوص این شب پرداخته می شود پس باید بدانید که مراسم چهارشنبه سوری همه ساله در حقیقت در اواخر شب سه شنبه برگزار می گردد. با این حساب می توان گفت که مراسم چهارشنبه سوری 96 در تاریخ 22 اسفند ماه 96 و در سه شنبه شب مصادف با 13 مارس 2018 برگزار خواهد شد.
روشن کردن آتش و حلقه زدن به دور آن و خواندن سرود از جمله مهمترین رسوم چهارشنبه سوری می باشد.
آداب و رسوم چهارشنبه سوری
همانطور که می دانید مهمترین بخش آداب و رسوم چهارشنبه سوری را بخش روشن نمودن آتش و شب زنده داری در کنار آتش، تشکیل می دهد. در این مراسم که معمولا به صورت خانوادگی برگزار می شود، تمام افراد خانواده در کنار یکدیگر جمع شده، آتشی روشن نموده و در کنار آن به رقص و پایکوبی می پردازند. در گذشته رسم بر این بوده که در اقصا نقاط شهر آتشی بزرگ افروخته می شده و تا هنگام طلوع آفتاب این آتش روشن نگاه داشته می شده است. از مهمترین آداب چهارشنبه سوری پریدن از روی آتش و خواندن سرودی با مضمون “زردی من از تو، سرخی تو از من” می باشد. این عبارت در حقیقت نوعی عبارت دعایی محسوب می شود که در آن از آتش خواسته می شود تا شادابی و گرمای خود را به مردم داده و در عوض بیماری، مشکلات و گرفتاری ها را از آن ها بگیرد.
برپایی مراسم قاشق زنی نیز از دیگر مراسم مخصوص چهارشنبه سوری است که کم کم رو به فراموشی گذارده است. اما با این وجود همچنان در برخی از نقاط کشور این مراسم با شور و حلاوت خاصی برگزار می گردد. در این مراسم که معمولا کودکان و نوجوانان مجری آن هستند، بچه ها صورت خود را پوشانده و با استفاده از دو قاشق که به صورت برعکس لای انگشتان خود نگه می دارند، قاشق زنی کرده و به درب خانه افراد رفته و از آن ها طلب شیرینی و شکلات و آجیل می نمایند. صاحب خانه نیز معمولا با شکلات و شیرینی از بچه ها پذیرایی کرده و آن ها را به درب خانه فردی دیگر راهی می کند.
رقص و پایکوبی و شادی از جمله مراسم همیشگی چهارشنبه سوری بوده و همیشه به آن توجه خاصی می شده است. با توجه به نزدیک شدن سال جدید و استقبال مردم از این واقعه، بدیهی است که شادی و شور در همه افراد وجود داشته باشد. خوشبختانه با توجه به بازتر شدن فضای شادی در کشور، در سال های اخیر، در شب چهارشنبه سوری بسیاری از مردم را می بینیم که در کوچه و خیابان دور هم جمع شده و به رقص و پایکوبی می پردازند. این سنت از گذشته نیز وجود داشته است و ریشه ای تاریخی دارد.
نه تنها در ایران بلکه در سایر کشورهای جهان نیز، آئین چهارشنبه سوری پاس داشته می شود.
گره گشایی یا فال گوشی نیز از جمله مراسماتی هستند که ریشه ای باستانی داشته و هنوز هم در بین مردم بسیاری رواج دارد. در این مراسم معمولا دختران جوان به نیت باز شدن بخت خود، دعا کرده و جواب نیت خود را با استفاده از تعبیر صحبت های افراد که از آن محل رد می شوند، می گرفته اند. دود کردن اسپند و گردانیدن آن به دور سر افراد نیز از جمله دیگر رسومی است که در این شب انجام می شود تا بدی ها را از افراد دور نمایند.
شاهنامه خوانی و قصه گویی به دور آتش نیز از جمله دیگر رسومی است که در شب چهارشنبه سوری معمولا توسط بزرگان خانواده انجام می شود. در این میان نیز افرادی که دستی در هنر موسیقی دارند، معمولا با ساز های خود اقدام به هنرنمایی کرده و اشعاری نیز در وصف سال جدید و آمدن بهار نیز سروده و خوانده می شود. این مورد که در جشن های دیگری نیز همچون آیین شب یلدا نیز انجام می پذیرد، معمولا جزئی جدایی ناپذیر از مراسمات باستانی ایران زمین می باشد.
امروزه نیز مراسم چهارشنبه سوری با شور و هیجان برپا می شود اما ورود یک سری رسوم غلط و نو به این جشن سنتی و باستانی، سبب شده است تا مخالفت هایی با نحوه برگزاری آن صورت پذیرد. ورود ترقه ها و وسایل آتش بازی که بعضا بسیار خطرناک بوده و صدمات جبران ناپذیری را به افراد وارد می کنند، سبب شده است تا این جشن بزرگ باستانی دیگر آن چهره زیبا و دوست داشتنی خود را از دست داده و به یک مراسم ترسناک و توامان با خطرات بسیار تبدیل شود. البته این مورد بیشتر در شهرهای بزرگ دیده می شود و هنوز هم در شهرهای کوچکتر و به خصوص در روستاها، این جشن به همان شیرینی گذشته و با آرامش پیشین برگزار می شود.
]]>
حضرت زهرا سلام الله علیها در نزد مسلمانان برترین و والامقام ترین بانوی جهان در تمام قرون و اعصار میباشد. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند: “فاطمه سرور زنان جهانیان است". اگر چه بنابر نص آیه شریفه قرآن، حضرت مریم برگزیده زنان جهانیان معرفی گردیده و در نزد مسلمانان دارای مقامی بلند و عفت و پاکدامنی مثال زدنی میباشد و از زنان برتر جهان معرفی گشته است، اما او برگزیدهی زنان عصر خویش بوده است. ولی علو مقام حضرت زهرا (س) تنها محدود به عصر حیات آن بزرگوار نمی باشد و در تمامی اعصار جریان دارد.
- مادر و پدر حضرت زهرا (س)
نام پدر حضرت زهرا (س) محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) است که او رسول گرامی اسلام، خاتم پیامبران الهی و برترین مخلوق خداوند میباشد. مادر حضرت زهرا (س) خدیجه دختر خویلد، از زنان بزرگ و شریف قریش بوده است. او نخستین بانویی است که به اسلام گرویده است و پس از پذیرش اسلام، تمامی ثروت و دارایی خود را در خدمت به اسلام و مسلمانان مصرف نمود. خدیجه در دوران جاهلیت و دوران پیش از ظهور اسلام نیز به پاکدامنی مشهور بود؛ تا جایی که از او به طاهره (پاکیزه) یاد می شد و او را بزرگ زنان قریش می نامیدند.
- ولادت حضرت زهرا (س)
حضرت زهرا (س) در سال پنجم پس از بعثت و در روز 20 جمادی الثانی در مکه به دنیا آمد. حضرت زهرا (س) چون به دنیا پانهاد، به قدرت الهی لب به سخن گشود و گفت: “شهادت میدهم که جز خدا، الهی نیست و پدرم رسول خدا و آقای پیامبران است و شوهرم سرور اوصیاء و فرزندانم (دو فرزندم) سرور نوادگان میباشند.” اکثر مفسران شیعی و عدهای از مفسران بزرگ اهل تسنن نظیر فخر رازی، آیه آغازین سوره کوثر را به حضرت زهرا (س) تطبیق نمودهاند و حضرت فاطمه (س) را خیر کثیر و باعث بقا و گسترش نسل و ذریه پیامبر اکرم ذکر نمودهاند. شایان ذکر است که آیه انتهایی این سوره نیز قرینه خوبی بر این مدعاست که در آن خداوند به پیامبر خطاب می کند و می فرماید همانا دشمن تو ابتر و بدون نسل است.
- نام و القاب حضرت زهرا سلام الله علیها
نام مبارک او، فاطمه (علیها السلام) است و برای ایشان القاب و صفات متعددی همچون زهرا، صدیقه، طاهره، مبارکه، بتول، راضیه، مرضیه، نیز ذکر شده است.
فاطمه، در لغت به معنی بریده شده و جدا شده میباشد و علت این نامگذاری بر طبق احادیث نبوی، آنست که: پیروان فاطمه (علیها السلام) به سبب او از آتش دوزخ بریده، جدا شده و برکنارند.
زهرا به معنای درخشنده است و از امام ششم، امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که: “چون دخت پیامبر در محرابش میایستاد (مشغول عبادت میشد)، نورش برای اهل آسمان میدرخشید؛ همانطور که نور ستارگان برای اهل زمین میدرخشد."صدّیقه به معنی کسی است که به جز راستی چیزی از او صادر نمی شود. طاهره به معنای پاک و پاکیزه، مبارکه به معنای با خیر و برکت، بتول به معنای بریده و دور از ناپاکی، راضیه به معنای راضی به قضا و قدر الهی و مرضیه یعنی مورد رضایت الهی.
- کنیه های حضرت زهرا (س)
کنیه های حضرت زهرا (س) نیز عبارتند از ام الحسین، ام الحسن، ام الائمه، ام ابیها و…
ام ابیها به معنای مادر پدر می باشد و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دخترش را با این وصف می ستود؛ این امر حکایت از آن دارد که حضرت زهرا (س) بسان مادری برای رسول خدا بوده است. تاریخ نیز گواه خوبی بر این معناست؛ چه هنگامی که حضرت زهرا (س) در خانه پدر حضور داشت و پس از وفات خدیجه (سلام الله علیها) غمخوار پدر و مایه پشت گرمی و آرامش رسول خدا بود و در این راه از هیچ اقدامی مضایقه نمینمود، چه در جنگها که فاطمه بر جراحات پدر مرهم میگذاشت و چه در تمامی مواقف دیگر حیات رسول خدا.
- نحوه رفتار حضرت زهرا (س) با والدین و احترام به پدر
حضرت زهرا,زندگینامه حضرت زهرا,ولادت حضرت زهرا
کنیه های حضرت زهرا (س) عبارتند از ام الحسین، ام الحسن، ام الائمه، ام ابیها
حضرت زهرا (س) هشت سال در مکه پا به پای پدر در اعتلا و پیشرفت اسلام کوشید و در آزار کفار و مشرکان و منافقان یار و مددکار پدر بود. حضرت زهرا (س) در دره و شعب ابوطالب، سه سال درکنار پدر تحمل کرد و زمانی که مشرکان پیامبر(ص) را آزار و اذیت و زخمی و یا جسارتی می کردند، پیامبر(ص) را دلداری می داد و زخم هایش را مداوا می کرد؛ این گونه بود که پیامبر(ص) حضرت زهرا (س) را «ام ابیها» (مادر پدرش) نامید.حضرت زهرا (س) همیشه رفتاری سرشار و آمیخته از ادب و تواضع و فروتنی نسبت به پدر داشت. گرچه رابطه حضرت زهرا (س) با پدر بزرگوارش بسیار عاطفی و سراسر محبت و صمیمیت بود، اما این مانع احترام و تواضع ویژه ایشان نسبت به پیامبر(ص) نمی شد. نقل است از حضرت زهرا (س) که فرمود: وقتی بر پیامبر (ص) آیه نازل شد (که پیامبر(ص) را با نامش خطاب نکنید)، هیبت پیامبر (ص) مرا گرفت، بطوری که نتوانستم به او “یا ابة” بگویم و یا رسول الله به او می گفتم. حضرت از من روی گرداند. چند بار به همین ترتیب صدا کردم و او جواب نداد. سپس فرمود: دخترم این آیه درباره تو و خاندان تو نازل نشده است. تو از منی و من از تو هستم. این آیه درباره اهل جفا و تکبر و کسانی که فخر می ورزند نازل شده است. تو “یا ابة” بگو. چون برای قلب من محبوبتر و برای پروردگار رضایتبخشتر است.
- ازدواج حضرت زهرا (س) با امام علی (ع)
از جمله نکات مهم زندگی حضرت زهرا (س) ازدواج آن حضرت بود. حضرت زهرا (س) خواستگارانی بسیار در میان صحابه داشت که از نظر مالی در رتبه های بالایی قرار داشتند اما رسول خدا همچنان مسأله را به نظر خداوند موکول مینمود تا سرانجام جبرئیل بر پیامبر (ص) نازل شد و گفت: ای محمد! خدا بر تو سلام می رساند و می فرماید فاطمه را به عقد علی درآور، خداوند علی را برای فاطمه و فاطمه را برای علی پسندیده است. حضرت زهرا (س) و پیامبر(ص) و اگر بهتر بگوییم خداوند تبارک و تعالی، حضرت علی(ع) را که جوانی سرشار از ایمان و تعهد بود انتخاب کردند.
]]>نام و مشخصات
نامش فاطمه و کنیهاش امُّ البنین (مادر پسران) است. پدرش حِزام، و مادرش ثمامه یا لیلاست. همسرش علیبن ابیطالب علیهالسلام و فرزندانش عباس علیهالسلام ، عبداللّه، جعفر و عثمان هستند که هر چهار نفر در سرزمین کربلا و در رکاب امام حسین علیهالسلام به شهادت رسیدند. آرامگاه وی در مدینه منوّره و قبرستان بقیع است.
ولادت ام البنین علیهاالسلام
در مورد تاریخ دقیق ولادت حضرت امالبنین اطلاعی در دست نیست و تاریخنگاران سال ولادت او را ثبت نکردهاند، ولی یاد آور شدهاند که تولد پسر بزرگ ایشان، حضرت ابوالفضل علیهالسلام ، در سال ۲۶ ق اتفاق افتاده است.
برخی از تاریخنگاران زمان ولادت ایشان را در حدود پنج سال پس از هجرت تخمین میزنند.
بانویی از تبار دلاوران عرب
تاریخ گواهی میدهد که پدران و داییان حضرت امالبنین از دلیران عربِ پیش از اسلام بوده و از آنها به هنگام نبرد، دلیرمردیهای فراوانی نقل شده است که در عین شجاعت بزرگ و پیشوای قوم خود نیز بودهاند، آنچنان که حاکمان زمان در برابرشان سرتسلیم فرود میآورند. اینان همانان هستند که عقیل ـ نسبشناس بزرگ عرب و برادر علی علیهالسلام ـ به امیرالمؤمنین علیهالسلام گفت: در میان عرب از پدرانش شجاعتر و قهرمانتر یافت نمیشود.
انتخاب ام البنین علیهاالسلام برای همسری علی علیهالسلام
بعد از شهادت فاطمه زهرا علیهاالسلام ، علی بن ابیطالب علیهالسلام برادرش عقیل را ـ که آشنا به علم نسبشناسی عرب بود ـ فرا خواند و از او خواست که برایش همسری از تبار دلاوران برگزیند تا پسر دلیری برای مولا به ارمغان آورد.
عقیل، فاطمه کلابیه را برای حضرت برگزید که قبیله و خاندانش، بنی کِلاب، در شجاعت بیمانند بودند، و حضرت علی علیهالسلام نیز این انتخاب را پسندید.
خواستگاری از ام البنین علیهاالسلام
بعد از این که عقیل شجرهنامههای اَعراب را بررسی و امالبنین را انتخاب کرد، حضرت علی علیهالسلام ، او را نزد پدر امالبنین فرستاد. پدرخشنود از این وصلت مبارک، نزد دختر خود شتافت و موضوع را در میان گذاشت. ام البنین نیز با سربلندی و افتخار پاسخ مثبت داد و پیوندی همیشگی بین وی و مولای متقیان علی بن ابیطالب علیهالسلام برقرار شد.
امام علی علیهالسلام ، در همسرش عقلی سترگ، ایمانی استوار، آدابی والا و صفاتی نیکو مشاهده کرد و او را گرامی داشت و از صمیم قلب در حفظ حُرمت او کوشید.
اولین روز زندگی مشترک
روز اولی که ام البنین علیهاالسلام پا در خانه علی علیهالسلام گذاشت، حسن و حسین علیهماالسلام مریض بوده و در بستر افتاده بودند. عروس تازه ابوطالب، به محض آنکه وارد خانه شد، خود را به بالین آن دو عزیز عالم وجود رسانید و همچون مادری مهربان به دلجویی و پرستاری آنان پرداخت.
تغییر نام
فاطمه کلابیه، بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک با علی علیهالسلام ، به امیرالمؤمنین پیشنهاد کرد که به جای «فاطمه»، که اسم قبلی و اصلی وی بوده، او را ام البنین صدا زند تا فرزندان حضرت زهرا علیهاالسلام از ذکر نام اصلی او توسط پدرشان، به یاد مادر خویش، فاطمه زهرا علیهاالسلام نیفتند و در نتیجه، خاطرات گذشته، در ذهن آنها تداعی نگردد و رنج بیمادری آنها را آزار ندهد.
محبت بیدریغ ام البنین علیهالسلام به فرزندان زهرا علیهاالسلام
امالبنین بر آن بود که، در زندگی جای خالی حضرت زهرا علیهاالسلام را برای فرزندان ایشان پر کند؛ مادری که در اوج شکوفایی پژمرده شد و آتش به جان فرزندان خردسال زد: فرزندان فاطمه زهرا علیهاالسلام در وجود این بانوی پارسا، مادر خود را میدیدند و رنج فقدانِ مادر را کمتر احساس میکردند.
امالبنین علیهاالسلام ، فرزندان دختر گرامی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را بر فرزندان خود مقدّم میداشت و بخش عمده محبت و علاقه خود را متوجه آنان میکرد و آن را فریضهای دینی میشمرد؛ زیرا خداوند متعال در کتاب خود، همگان را به محبت آنان دستور داده است.
فرزندان امالبنین علیهاالسلام
ثمره زندگی مشترک ام البنین علیهاالسلام با حضرت علی علیهالسلام ، چهار پسر بود که به دلیل داشتن همین پسران، او را امالبنین، یعنی مادر پسران میخواندند. نام فرزندان ایشان به ترتیب عبارتند از: قمربنیهاشم حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام ، عبداللّه، جعفر و عثمان.
فرزندان ام البنین همگی در کربلا به شهادت رسیدند و نسل ایشان از طریق عُبیداللّه فرزند حضرت ابوالفضل علیهالسلام ادامه یافت.
مادر چهار شهید
با شهادت چهار فرزند امالبنین علیهاالسلام در کربلا، این بانوی شکیبا، به افتخار مادر شهیدان بودن نائل آمد و درکنار همسر شهید بودن، افتخاری دیگر بر صفحه افتخاراتش افزوده شد.
وقتی خبر شهادت فرزندانش به او رسید، سرشک اشک از دیده فرو ریخت و با روحیهای قوی در اشعاری گفت: «ای کسی که فرزند رشیدم عباس را دیدی که همانند پدرش بر دشمنان تاخت، فرزندان علی علیهالسلام همه شیران بیشه شجاعتند. شنیدهام بر سر عباس عمود آهنین زدند، در حالی که دستهایش را قطع کرده بودند؛ اگر دست در بدن پسرم بود، چه کسی میتوانست نزد او آید و با او بجنگد؟»
فرزندانم به فدای حسین علیهالسلام
امالبنین بَشیر را دید که فرستاده امام سجاد علیهالسلام بود و به مدینه آمده بود تا مردم را از ماجرای کربلا و بازگشت کاروان امام حسین علیهالسلام با خبر سازد. به او فرمود: ای بشیر! از امام حسین علیهالسلام چه خبر داری؟ بشیر گفت: خدا به تو صبر دهد که عباس تو کشته گردید. امالبنین فرمود: از حسین علیهالسلام مرا خبر ده!
بشیر خبر شهادت بقیه فرزندان او را هم اعلام کرد، ولی امالبنین پیوسته از امام حسین علیهالسلام خبر میگرفت و میگفت: فرزندان من و آنچه در زیر آسمان است، فدای حسینم باد.
چون بشیر خبر شهادت امام حسین علیهالسلام را به آن حضرت داد، صیحهای کشید و گفت: ای بشیر! رگ قلبم را پاره کردی و سپس صدا به ناله و شیون بلند کرد.
این علاقه او به امام حسین علیهالسلام دلیل کمال معنویت اوست که آن همه ایثار را در راه مقام ولایت فراموش کرد و تنها از رهبرش سخن به میان آورد.
ام البنین، پاسدار خاطره عاشور
از ویژگیهای بسیار مهم ام البنین، توجه به زمان و مسائل مربوط به آن است. وی پس از واقعه عاشورا، از مرثیهخوانی و نوحهسرایی استفاده کرده تا ندای مظلومیت کربلاییان را به گوش نسلهای آینده برساند. ایشان هر روز به همراه پسرِ حضرت عباس علیهالسلام ، عبیداللّه که همراه مادرش در کربلا حضور داشت و سند زندهای برای بیان وقایع عاشورا بود، به بقیع میرفت و نوحه میخواند.
او با این اشعار، هم حماسه کربلا را بازگو و هم در قالب عزاداری به حکومت وقت نوعی اعتراض میکرد و مردم را که اطراف او جمع میشدند، از جنایات بنیامیه، آگاه مینمود.
سفارش به دفاع از ولایت
هنگامی که امام حسین علیهالسلام آهنگ ترک مدینه و تشرف برای حج و به دنبال آن هجرت به سوی عراق کرد، ام البنین علیهاالسلام به همراهان امام حسین علیهالسلام چنین سفارش میکرد: «چشم و دل مولایم امام حسین علیهالسلام و فرمانبردار او باشید».
ام البنین علیهاالسلام ، واسطه فیض الهی
ام البنین، همسر علی علیهالسلام و مادر سردار کربلا، نزد مسلمانان جایگاهی ویژه دارد، چون نزد خداوند از مقام و منزلتی والا برخودار است، و این مقام به واسطه تقدیم خالصانه فرزندان در راه خدا و استواری و عبودیت ایشان است. از اینرو، مؤمنانِ حاجتمند و دردمند او را به درگاه حضرت باری تعالی شفیع و واسطه قرار میدهند، و غم واندوهشان را با زیارت مزار آن بانو میزدایند.
اهل بیت علیهمالسلام و ام البنین علیهاالسلام
محبت بیشائبه ام البنین در حق فرزندان رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و فداکاری فرزندان وی در راه سیدالشهدا، در تاریخ بیپاسخ نماند. اهل بیت علیهمالسلام هم در احترام و بزرگداشت وی کوشیدند و بسیار از او قدردانی کرده، او را سپاس گفتند.
زینب کبری علیهاالسلام پس از رسیدن به مدینه، به محضرش شتافت و شهادت فرزندانش را به او تسلیت گفت. ایشان همچنین در مناسبتهای دیگر مثل عیدها، برای ادای احترام، به محضر ام البنین علیهاالسلام مشرّف میشد.
سخن بزرگان در بیان فضایل ام البنین علیهاالسلام
عالم جلیلالقدر، زینالدین عاملی، شهید ثانی درباره حضرت ام البنین علیهاالسلام میگوید: «ام البنین از بانوان با معرفت و پر فضیلت بود. نسبت به خاندان نبوت، محبت و دلبستگی خالص و شدید داشت و خود را وقف خدمت به آنها کرده بود. خاندان نبوت نیز برای او جایگاه والایی قائل بودند و به او احترام ویژه میگذاشتند.» همچنین علامه سید محسن امین میگوید: «ام البنین علیهاالسلام ، شاعری خوشبیان و از خانوادهای اصیل و شجاع بود.» علی محمد علی دُخَیِّل، نویسنده معاصر عرب در وصف این بانوی بزرگوار مینویسد: «عظمت این زن (ام البنین) در آنجا آشکار میشود که وقتی خبر شهادت فرزندانش را به او میدهند، به آن توجه نمیکند، بلکه از سلامت حضرت امام حسین علیهالسلام میپرسد؛ گویی امام حسین علیهالسلام فرزندِ اوست نه آنان.
گشایش در زندگی راههایی دارد که گزیده ای از آنها در میان انبوه آیات و احادیث را آیت الله بهجت توصیه می کردند. ایشان بهترین ذکرها و زمان مناسب دعا برای این امر را نیز بیان کردند.
گشایش در زندگی با کمک گرفتن از آیات قرآنی و احادیث و ذکرهای توصیه شده از جانب ائمه و پیشوایان مطمئنا راهی موثر است. بهره گیری از این آیات و احادیث همچون هر امر دیگری نکته هایی برای تسریع در اجابت و رفع مشکل دارد که بخشی از انها را برایتان جمع اوری کرده ایم که به شرح زیر است.
بخشش گناه و از میان بردن اثرات سوء آن از ناحیه پرودگار عالم همواره برای مؤمنان موجب ایجاد گشایش های معنوی و مادی بوده است.
اکثر گرفتاری هایی که انسان به آن مبتلا می شود، به واسطه گناه است، زیرا به کار نگرفتن نعمت های خداوند در مسیری که او می پسندد و صرف کردن آن ها در معصیت خداوند نشانه کفران نعمت ها است.
خداوند راه توبه و استغفار را برای همه باز گذاشته است و می فرماید:«وَ تُوبُوا اِلَی اللهِ جَمیعاً اَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»، ای مؤمنان! همگی با هم به سوی خدا توبه کنید و باز گردید شاید رستگار شوید.
همچنین راه بازگشت به سوی خویش را به بندگانش آموخته است و ابتدا دستور عذرخواهی و استغفار، سپس فرمان به توبه می دهد:«وَاسْتَغْفِرُوا اللهَ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا اِلَیْهِ»؛ از الله، پروردگارتان طلب آمرزش کنید، پس از آن توبه کرده و به سوی او باز گردید.
با این وجود در آیاتی دیگر به اثرات استغفار در دنیا اشاره شده است مانند:«اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفّاراً/یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً/وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوال وَ بَنینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنّات وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهاراً»؛ از پروردگار خویش آمرزش طلبید که او بسیار آمرزنده است (اگر چنین کنید) او (باران) آسمان را پی درپی بر شما فرو می فرستد و شما را با اموال و فرزندان بسیار کمک می کند و باغ های سرسبز و نهرهای جاری در اختیارتان قرار می دهد.
راههای گشایش در زندگی
بنابراین دستور به استفغار از خود قرآن گرفته شده و در روایات نیز تأکید شده است.
اثرات ذکر استغفار در روایات
ذکر استغفار در کلمات نورانی اهل بیت(ع) با تعابیر گوناگون آمده است و روایات در این زمینه متعدد و موثق هستند.
رسول خدا(ص):
-«مَنْ أَکْثَرَ الإِسْتِغْفارَ جَعَلَ اللهُ لَهُ مِنْ کُلِّ هَمّ فَرَجاً وَ مِنْ کُلِّ ضیق مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لایَحْتَسِبُ»؛ کسی که زیاد استغفار گوید و از خدا عذرخواهی کند، خداوند از هر غصه ای برایش گشایشی قرار دهد و از هر تنگنایی راه فراری پیش پایش گذارد و او را از جایی که گمان ندارد روزی می دهد.
- «أَکْثَرُوا مِنَ الإِسْتِغْفارِ، فی بُیوتِکُمْ وَ فی مَجالِسِکُمْ وَ عَلی مَوائِدِکُمْ وَ فی أَسْواقِکُمْ وَ فی طُرُقِکُمْ وَ أَیْنَما کُنْتُمْ فَاِنَّکُمْ لاتَدْرُونَ مَتی تَنْزِلُ الْمَغْفِرَةُ»؛ زیاد استغفار کنید، در خانه ها و مجالستان، سر سفره ها و در بازارهایتان، و در مسیر رفت و آمدهایتان و هر جا که بودید(استغفار کنید)، چرا که شما نمی دانید آمرزش خداوند چه زمانی نازل می شود.
امیرالمؤمنین(ع):
-«تَعَطَّروا بِالإِسْتِغْفارِ، فَلا تَفْضَحَنَّکُم رَوائِحُ الذُّنُوبِ»؛ با استغفار و آمرزش خواهی از خداوند خود را معطّر کنید تا بوی بد گناهان شما را رسوا نکند
امام باقر(ع):
از پدرانش نقل می کنند که پیامبر(ص) فرمود:«خوشا به حال آنکه روز قیامت در نامه عملش زیر هر گناهی استغفر الله باشد».
شرایط تحقق استغفار حقیقی
البته واضح است که صرف لقلقه زبان موجب گشایش درهای بخشش خداوند نمی شود و عزم بر ترک گناه و نداشتن اصرار بر تکرار گناه از عوامل مهم در تأثیرگزاری ذکر استغفار است.
در نهج البلاغه آمده است:کسی در حضور علی(ع) می گفت:استغفرالله، حضرت فرمود:مادرت بر تو بگرید، آیا میدانی «استغفار» چیست؟ استغفار درجه «علیین» و نامی است که بر شش معنا اطلاق می شود:
1-پشیمانی از گذشته،
همچنین بخوانید : علت چشم چرانی در مردان و زنان چیست؟
2- عزم بر ترک و بازگشت از آن برای همیشه،
3- ادای حقوق دیگران، تا خدا را پاک ملاقات کنی و بر (ذمه) تو بدهکاری نباشد. (حق الناس، خمس، زکات و…)،
4-هر فریضه که ضایع کرده ای، ادا کنی (مثل نماز، روزه و نذر واجب و…)،
5-گوشتی که از حرام بر بدن تو رویده، با حزن و اندوه آب کنی تا پوستت به استخوان بچسبد و گوشت تازه میان آن ها بروید. ممکن است کسی از راه درآمد، حرام به عیش و نوش و تنپروری بپردازد و یا بر اثر هر لذت حرامی، چاق و فربه شود، در این صورت حزن و اندوه گناهان گذشته باید به گونه ای بر وجود او آتش زند که خواب و قرار را از وی بستاند، البته این حال برای هر توبه کنندهای حاصل نمی شود و این در واقع مرتبه ای از مراتب کمال توبه و استغفار است.
6- سختی طاعت را بر بدنت بچشانی، چنان که شیرینی گناه را به آن چشاندی، طاعت حق و طوق بندگی مولا، سختی ها و محدویت هایی دارد، زیرا یک سلسله اوامر و نواهی هست که بر نفس اماره ناخوشایند است، در مقابل انجام گناه بر وفق مراد نفس اماره همسو با راحتی جسم است، پس همان گونه که نفس بر وفق مراد خود و بدن بر حسب طبعش، در راحتی و آسایش به سر می برد و لذت گناه را می چشید، باید سختی طاعت و مشقت پذیرش قید و بندهای الهی و دینی را نیز بچشد.
وقتی تمام این شرایط تحقق یافت آنگاه بگو:استغفرالله.
بهترین زمان برای استغفار/راه حلی برای گشایش در زندگی+پاسخ آیت الله بهجت
توصیه شده است که بهترین وقت استغفار، سحرگاهان به ویژه سحر شب جمعه است تا جایی که استغفار کنندگان در سحرگاهان مورد مدح خداوند عالمیان قرار می گیرند.
همچنین طبق روایات ذکر استغفار از جمله تعقیبات نماز صبح و نماز عصر است که مرحوم حاج شیخ عباس قمی در کتاب مفاتیح الجنان به آن اشاره کرده است.
آیت الله محمدتقی بهجت آن عارف بالله در پاسخ به سؤال فردی که در امور مختلف از جمله اشتغال و ازدواج دچار گرفتاری شده بود، این چنین بیان کردند:زیاد از روی اعتقاد کامل بگویید:«أستغفر الله»، هیچ چیز شما را منصرف نکند غیر از ضروریات و واجبات تا کلیه ابتلائات رفع شود، بلکه بعد از رفع آن ها هم بگویید، برای اینکه امثال آن ها پیش نیاید و اگر دیدید رفع نشد، بدانید یا ادامه نداده اید، یا آنکه با اعتقاد کامل نگفته اید.
]]>از جمله مطالب در این جلسه، تأکید امام زمان(عج) بر تلاوت و قرائت این سوره ها بعد از نمازهای واجب بود:
« بعد از نماز صبح سوره یس، بعد از نماز ظهر سوره عمّ، بعد از نماز عصر سوره نوح، بعد از مغرب سوره الواقعه و بعد از نماز عشاء سوره ملک. »
دیگر اینکه تأکید فرمودند، بر دو رکعت نماز بین مغرب و عشاء که در رکعت اول بعد از حمد هر سوره ای خواستی می خوانی و در رکعت دوم بعد از حمد سوره واقعه را می خوانی و فرمود: کفایت می کند این از خواندن سوره واقعه بعد از نماز مغرب، چنانکه گذشت.
تأکید فرمود که:
« بعد از نمازهای پنجگانه این دعا را بخوان. »
« اللهم سّرحنی عن الهموم والغموم و وحشة الصدر و وسوسة الشیطان برحمتک یا ارحم الراحمین ».
و دیگر تأکید بر خواندن این دعا بعد از ذکر رکوع در نمازهای یومیه خصوصاً رکعت آخر.
« اللّهم صل علی محمّد و آل محمّد و ترحّم علی عجزنا و أغثنا بحقهم. »
تأکید بر خواندن قرآن و هدیه کردن ثواب آن، برای شیعیانی که وارثانی ندارند، و یا دارند ولکن یادی از آنها نمی کنند.
تحت الحنک را از زیر حنک دور دادن و سر آن را در عمامه قرار دادن. چنانکه علمای عرب به همین نحو عمل می کنند و فرمود: در شرع این چنین رسیده است.
تأکید بر زیارت سیدالشهداء علیه السلام.
تأکید و سفارش بر تلاوت قران شریف، و انکار شدید بر کسی که قائل به تحریف قرآن است؛ حتی نفرین فرمود بر افرادی که احادیث تحریف را قرار داده اند.
تأکید بر نهادن عقیقی که اسماء مقدسه چهارده معصوم ـ علیهم السلام ـ بر آن نقش بسته و نوشته شده زیر زبان میت.
و نیز سفارش فرمودند:
بر احترام پدر و مادر، زنده باشند یا مرده، و تأکید بر زیارت بقاع مشرفه ائمه ـ علیهم السلام ـ و اولاد آنها و تعظیم و تکریمشان.
و سفارش فرمود:
بر احترام ذریه سادات
و به من فرمود:
« قدر خود را به خاطر انتسابت به اهلبیت علیهم السلام بدان و شکر این نعمت را که موجب سعادت و افتخار زیاد است به جای آور. »
و نیز سفارش فرمود:
« بر خواندن قرآن و نماز شب. »
و فرمود:
« ای سید! تأسف بر اهل علمی که عقیده شان انتساب به ما است ولکن این اعمال را ادامه نمی دهند. »
و سفارش فرمود:
« بر تسبیح فاطمه زهرا سلام الله علیها و بر زیارت سیدالشهداء علیه السلام از دور و نزدیک و زیارت اولاد ائمه علیهم السلام و صالحین و علما و تأکید بر حفظ خطبه شقشقیه امیرالمؤمنین علیه السلام و خطبه علیا مخدره زینب کبری علیها السلام در مجلس یزید لعنه الله علیه و دیگر سفارشات و فوائد. »
سفارش فرمود:
« بر نماز جماعت و مطالعه در فقه و حدیث و تفسیر و تاکید فرمود در صله رحم و رعایت حقوق استاد و معلمین و نیز سفارش فرمود به مطالعه و حفظ نهج البلاغه و حفظ دعاهای صحیفه سجادیه. »
منبع : كتاب شیفتگان حضرت مهدی ( عج)جلد 1 تا 3 .احمد قاضی زاهدی
]]>
شهدا افرادی توانمند، متفکر، متعهد، شجاع، دلباخته و شیفته اهل بیت هستند و خون پاک شهدا سبب وحدت، احساس مسئولیت و حضور مردم در صحنه شده است. ما نباید تنها با برگزاری یادوارهها از مقام بالای شهدا تجلیل کنیم، معرفی بیشتر شهدا را با توجه به آسیبهای موجود در جامعه، بسیار ضروری می باشد. با توجه به بیانات مقام معظم رهبری مبنی بر تلاش دشمن برای فراموش کردن یاد شهدا در جامعه امروز، ما وظیفه داریم در این یادوارهها با قلم، بیان و ابزارهای دیگری که در اختیار داریم گوشههایی از زندگی شهیدان خود را روشن کرده و با به تصویر کشیدن، بیشتر از گذشته آنان را به جوانان معرفی کنیم.
مهمترین هدف شهدا ، احیای دین، ابقای سنت و رفتن به مسیر امامت و ولایت امامان معصوم (ع) بود و راه شهدا را نباید با یک عکس، پوستر، اسم و فاتحه بر مزارشان خلاصه کنیم، زیرا این کار بیانصافی در حق شهداست. هر خدشهای که به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران وارد شود یعنی به راحتی جا پای خون شهدا گذاشتهایم.
آیت الله خامنه ای میفرمایند «زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از خود شهادت نیست». این جمله پرمحتوا و مهمی است که ایشان، نام و خاطره شهدا را معادل خون شهید میدانند، شهادتی که برای شهید یک حرکت ارزشمند، مهم و فراتر از همه فوق ارزشهاست.
کشور و دولت مقاوم ما اگر قلههای رفیع اقتدار و قلههای رفیع پیشرفت سیاسی و علمی را درنوردیده به خاطر مجاهدت شهدا بوده است. این اتفاق بزرگ به خاطر خون الهی شهدا و خونی که آنها در راه حق ریختهاند، بوده است خونی که رنگ و بوی الهی دارد. با توجه به یکی از آیات قرآن درباره تعبیری که در زمینه شهدا به کار رفته است، این طور است که وقتی خداوند خود را خریدار خون شهدا میداند ما چگونه میتوانیم قدردان مقام شهدا باشیم.
خداوند خود را مشتری خون شهدا میداند و باید ببینیم شهیدان در قبال دادن جان و مال خود و ایثارشان به چه مقام عظیمی دست پیدا کردند که قابل تعقل و فهم نیست. با اشاره به این مطلب که کشورهای غربی از معنا و مفهوم شهادت بیمناک هستند، باید کشور ما در برههای از زمان به چنان پیشرفتی نائل آید که برای همه کشورها به عنوان الگوی بزرگ قرار بگیرد.
ما موظفیم نگذاریم رنگ و بوی شهادت کمرنگ شود و وظیفه دیگر ما این است که با برگزاری بزرگداشت برای شهدا ، خانواده آنها را تکریم کنیم و قدرشناس خدمات آنها باشیم. در قدردانی از جانبازان ، ایثارگران و آزادگان ، رنگ لباس مهم نیست، همه مردم در روزهای دفاع مقدس، کنار هم از خاک کشور و ارزشها و اصول انقلاب دفاع کردند و امروز هم همه جانبازان و آزادگان مایه عزت و افتخار محسوب می شوند.
چند وصیتنامه از شهدا درباره رعایت حجاب :
«و تو ای خواهر دینی ام: چادر سیاهی که تو را احاطه کرده است ازخون سرخ من کوبنده تر است.» (شهید عبدالله محمودی)
«خواهرم: محجوب باش و باتقوا، که شمایید که دشمن را با چادرسیاهتان و تقوایتان می کشید.» «حجاب تو سنگر تو است، تو از داخل حجاب دشمن را می بینی و دشمن تو را نمی بیند.» (سردار شهید رحیم آنجفی)
«حفظ حجاب هم چون جهاد در راه خداست.» (شهید محمد کریم غفرانی)
«خواهرم: از بی حجابی است اگر عمر گل کم است نهفته باش و همیشه گل باش.» (شهید حمید رضا نظام)
«از تمامی خواهرانم می خواهم که حجاب ، این لباس رزم را حافظ باشند.» (شهید محمد تقی میرغفوریان )
«خواهرم: هم چون زینب باش و در سنگر حجابت به اسلام خدمت کن.»(طلبه شهید محمد جواد نوبختی )
«خواهرم: حجاب تو مشت محکمی بر دهان منافقین و دشمنان اسلام می زند.»(شهید بهرام یادگاری)
نظام سیاسی حاکم بر کشور نظام سیاسی صرفا نیست بلکه نظام اعتقادی است که میتوان آن را یک پله پایینتر از نظام ولایی امام زمان (عج) دانست. جوان های این مرز و بوم باید بیش از پیش از افکار ، رشادت ها و فداکاریهای کسانی که در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس جانفشانی کردند، آگاه شوند. شهدا و جانبازان و کسانی که در راه انقلاب، دفاع مقدس و کشور از هیچ چیز دریغ نکردند ، مایه افتخار هستند.
شهدا افرادی توانمند، متفکر، متعهد، شجاع، دلباخته و شیفته اهل بیت هستند و خون پاک شهدا سبب وحدت، احساس مسئولیت و حضور مردم در صحنه شده است. ما نباید تنها با برگزاری یادوارهها از مقام بالای شهدا تجلیل کنیم، معرفی بیشتر شهدا را با توجه به آسیبهای موجود در جامعه، بسیار ضروری می باشد. با توجه به بیانات مقام معظم رهبری مبنی بر تلاش دشمن برای فراموش کردن یاد شهدا در جامعه امروز، ما وظیفه داریم در این یادوارهها با قلم، بیان و ابزارهای دیگری که در اختیار داریم گوشههایی از زندگی شهیدان خود را روشن کرده و با به تصویر کشیدن، بیشتر از گذشته آنان را به جوانان معرفی کنیم.
مهمترین هدف شهدا ، احیای دین، ابقای سنت و رفتن به مسیر امامت و ولایت امامان معصوم (ع) بود و راه شهدا را نباید با یک عکس، پوستر، اسم و فاتحه بر مزارشان خلاصه کنیم، زیرا این کار بیانصافی در حق شهداست. هر خدشهای که به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران وارد شود یعنی به راحتی جا پای خون شهدا گذاشتهایم.
آیت الله خامنه ای میفرمایند «زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از خود شهادت نیست». این جمله پرمحتوا و مهمی است که ایشان، نام و خاطره شهدا را معادل خون شهید میدانند، شهادتی که برای شهید یک حرکت ارزشمند، مهم و فراتر از همه فوق ارزشهاست.
کشور و دولت مقاوم ما اگر قلههای رفیع اقتدار و قلههای رفیع پیشرفت سیاسی و علمی را درنوردیده به خاطر مجاهدت شهدا بوده است. این اتفاق بزرگ به خاطر خون الهی شهدا و خونی که آنها در راه حق ریختهاند، بوده است خونی که رنگ و بوی الهی دارد. با توجه به یکی از آیات قرآن درباره تعبیری که در زمینه شهدا به کار رفته است، این طور است که وقتی خداوند خود را خریدار خون شهدا میداند ما چگونه میتوانیم قدردان مقام شهدا باشیم.
خداوند خود را مشتری خون شهدا میداند و باید ببینیم شهیدان در قبال دادن جان و مال خود و ایثارشان به چه مقام عظیمی دست پیدا کردند که قابل تعقل و فهم نیست. با اشاره به این مطلب که کشورهای غربی از معنا و مفهوم شهادت بیمناک هستند، باید کشور ما در برههای از زمان به چنان پیشرفتی نائل آید که برای همه کشورها به عنوان الگوی بزرگ قرار بگیرد.
ما موظفیم نگذاریم رنگ و بوی شهادت کمرنگ شود و وظیفه دیگر ما این است که با برگزاری بزرگداشت برای شهدا ، خانواده آنها را تکریم کنیم و قدرشناس خدمات آنها باشیم. در قدردانی از جانبازان ، ایثارگران و آزادگان ، رنگ لباس مهم نیست، همه مردم در روزهای دفاع مقدس، کنار هم از خاک کشور و ارزشها و اصول انقلاب دفاع کردند و امروز هم همه جانبازان و آزادگان مایه عزت و افتخار محسوب می شوند.
چند وصیتنامه از شهدا درباره رعایت حجاب :
«و تو ای خواهر دینی ام: چادر سیاهی که تو را احاطه کرده است ازخون سرخ من کوبنده تر است.» (شهید عبدالله محمودی)
«خواهرم: محجوب باش و باتقوا، که شمایید که دشمن را با چادرسیاهتان و تقوایتان می کشید.» «حجاب تو سنگر تو است، تو از داخل حجاب دشمن را می بینی و دشمن تو را نمی بیند.» (سردار شهید رحیم آنجفی)
«حفظ حجاب هم چون جهاد در راه خداست.» (شهید محمد کریم غفرانی)
«خواهرم: از بی حجابی است اگر عمر گل کم است نهفته باش و همیشه گل باش.» (شهید حمید رضا نظام)
«از تمامی خواهرانم می خواهم که حجاب ، این لباس رزم را حافظ باشند.» (شهید محمد تقی میرغفوریان )
«خواهرم: هم چون زینب باش و در سنگر حجابت به اسلام خدمت کن.»(طلبه شهید محمد جواد نوبختی )
«خواهرم: حجاب تو مشت محکمی بر دهان منافقین و دشمنان اسلام می زند.»(شهید بهرام یادگاری)
]]>محمدرضا پهلوی در روز ۴ آبان ۱۲۹۸ خورشیدی (۱ صفر ۱۳۳۸ قمری، ۲ عقرب ۱۲۹۸، ۲۶ اکتبر ۱۹۱۹ میلادی) در تهران زاده شد. پدر او «رضاخان میرپنج سوادکوهی» (بعدها رضاشاه پهلوی) و مادرش تاجالملوک آیرملو (بعدها «شهبانو مادر») بود. محمدرضا از این پدر و مادر، دو خواهر و یک برادر به نامهای شمس(۱۲۹۶-۱۳۷۴)، اشرف (دوقلو با محمدرضا) و علیرضا پهلوی (۱۳۰۱-۱۳۳۳) داشتهاست
محمدرضا پس از به پادشاهی رسیدن پدرش به پست ولیعهدی رسید. آموزش را در مدرسه نظام به همراه بیست تن از همکلاسیهای دست چین شده آغاز کرد و از کودکی زبان فرانسوی را نزد پرستار فرانسویاش مادام ارفع آموخت. در دوازده سالگی او را برای ادامه تحصیل به سوئیس فرستادند. او در سوئیس در مدارس “اکل نوول دوشی” و انستیتو لو روزهنزدیک شهر لوزان تحصیل کرد.پس از اشغال ایران بهدست نیروهای متفقان و برکناری رضاشاه از پادشاهی، فرزند وی محمدرضا پهلوی، با ادای سوگند پادشاهی در پارلمان شورای ملی (در نگاره)، پادشاه ایران شد.در سوم شهریور ۱۳۲۰ کشور ایران به دست نیروهای سه کشور انگلستان، شوروی و آمریکا اشغال گردید. رضاشاه دستور مقاومت داد و فرماندهی کل نیروها و مسئولیت دفاع از تهران را به ولیعهدش واگذار نمود. محمدعلی فروغی از سوی انگلستان قول کمک برای نگهداری مقام و جایگاه پادشاهی در خانواده پهلوی را به رضاشاه داد و سرانجام در روز پنجم شهریور دستور عدم مقاومت به همگی واحدها ابلاغ شد
مذاکرات میان نمایندگان اشغالگران بر سر جانشینی رضاشاه مدتی به طول انجامید. گزینه اصلی بریتانیا به غیر از محمدرضا، پسر محمدحسن میرزا نوه محمدعلی شاه قاجار (ساکن انگلستان و افسر نیروی دریایی پادشاهی بریتانیا) بود. ولی در نهایت با توافق شوروی و آمریکا، محمدرضا پهلوی را به جای پدرش به سلطنت برگزیدند. رضاشاه پهلوی توسط انگلستان از سلطنت برکنار و به جزیره موریس و سپس به آفریقای جنوبی تبعید شد.
نهضت ملی شدن صنعت نفت آنقدر در روحیه محمدرضا پهلوی اثر گذاشت که بخش عمدهای از کتاب پاسخ به تاریخ که پس از سقوط سلطنت نوشتهاست، را نیز به خود اختصاص دادهاست. در سالهای ۱۳۲۷ خورشیدی تا ۱۳۲۹ خورشیدی مذاکراتی بین نویل گس و عباسقلی گلشائیان، وزیر دارائی دولت انجام شد و حاصل آن قراردادی بود که به قرارداد الحاقی گس-گلشائیان معروف شد. طبق این قرارداد، حق امتیاز ایران از نفت جنوب افزایش مییافت ولی در عین حال قرارداد اصلی یعنی قرارداد ۱۹۳۳ تغییری نمیکرد. محمدرضا پهلوی مایل به تصویب همین قرارداد بود ولی نمایندگانی از جبهه ملی مثل حسین مکی، مظفر بقائی و ابوالحسن حائریزاده از تصویب آن جلوگیری کردند. در ۵ تیر ۱۳۲۹ خورشیدی رزمآرا به سمت نخست وزیری توسط مجلس انتخاب شد پهلوی دوم که می ترسید که رزم ارا کودتا کند و او را مورد حمایت قدرت های خارجی می دانست در روز شانزدهم اسفند سال ۱۲۹۹ سپهبد حاجیعلی رزمآرا در مسجد شاه تهران کشته شد. در این باره دو روایت وجود دارد. یکی اینکه خلیل طهماسبی، که پس از دستگیری در همان لحظه خود را عبدالله موحد رستگاری معرفی کرد، این کار را کرد. فداییان اسلام، گروه اسلامگرای وابسته به نواب صفوی، که آنزمان در اتحاد با آیت الله کاشانی و جبهه ملی بود، همان روز مسئولیت آنرا به عهده گرفت. او در زمان دولت دکتر مصدق آزاد شده و پس از کودتای ۲۸ مرداد، که دوباره بازداشت شد، قتل را منکر گشت روایت دیگر آن است که اگرچه خلیل طهماسبی قصد این کار را داشت ولی در واقع گلوله او به رزمآرا نخورد، بلکه نخست وزیر ایران با گلوله ای با کالیبر بزرگ مربوط به یک اسلحه کلت کمری که تنها در اختیار ارتش بود، کشته شده است. و ضارب واقعی یک گروهبان ارتش ( محافظ رزم آرا ) بود که با هماهنگی دربار و شخص اسدالله علم این قتل را انجام داده است. نواب صفوی در دادگاه خود در این مورد می گیود که قتل رزم ارا در راستای نظرات شاه می داند و می گوید که در دیدارش با شاه به همراه واحدی زمانی که از فساد موجود شکایت کردیم شاه تمامی تقصیرات را متوجه رزم ارا نمود یعنی تلویحا با کشتن رزم آرا موافق کرد . به پیشنهاد جمال امامی در مجلس شورایملی، مصدق نخستوزیر شد. قدرت محمدرضا پهلوی در دوره نخستوزیری مصدق روزبهروز کمتر شد. به خاطر محبوبیت مصدق و امر ملی شدن نفت، محمدرضا پهلوی نیز در ظاهر از او پشتیبانی میکرد ولی عملا در برکناری او میکوشید. در رویداد ۳۰ تیر ۱۳۳۱ ارتش به طرفداران مصدق و حزب توده تیراندازی کرد و عدهای کشته شدند. سرانجام بجای قرارداد گس-گلشائیان، با امضای همه اعضای کمیسیون مخصوص نفت در مجلس شورای ملی ایران در ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ قانون ملی شدن صنعت نفت به تصویب رسید. مجلس سنا نیز این قانون را در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ خورشیدی تصویب کرددر سال ۱۳۲۹ خورشیدی محمدرضا پهلوی با همسر دوم خود ثریا اسفندیاری ازدواج کرد. او فرزند یکی از خوانین بختیاری از همسری آلمانی بود. اولین بار، محمدرضا پهلوی به همراه فوزیه وی را زمانی که کودکی بیش نبود، ملاقات نموده بود. برخی از مورخین اعتقاد دارند که ثریا محبوبترین همسر محمدرضا پهلوی بودهاست.
کودتای ۲۸ مرداد
کودتای ۲۸ مرداد، که با طرح و حمایت مالی و اجرائی سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، علیه دولت مصدق در مرداد ۱۳۳۲ خورشیدی انجام شد، موجب برکناری دولت دکتر مصدق شد و محمدرضا که پس از شکست کودتای ۲۵ مرداد به رم رفته بود به ایران بازگشت و دوران حکومت مطلقه خود را آغاز کرد.
محمدرضا پهلوی پس از ترور نافرجام در سال ۱۳۲۷ خورشیدی
در ۱۵ بهمن ماه ۱۳۲۷ خورشیدی ماجرای ترور محمدرضا پهلوی در دانشگاه تهران اتفاق افتاد. شاه بعدها در مهمانیهای خصوصی و به طور مبهم، رزم آرا را مسئول ترور خود و هژیر معرفی میکرد. برخی معتقدند این ترور (با توجه به تعداد گلولههای شلیک شده (پنج گلوله) و ناموفق بودن آن و همچنین گلوله باران شدن ضارب توسط محافظین محمدرضا شاه پس از اتمام گلوله هایش!) احتمالاً توسط خود محمدرضا پهلوی تدارک دیده شدهاست. روایت رسمی این بود که یک متعصب مذهبی به نام ناصر فخرآرایی وابسته به حزب توده مسئول ترور بودهاست
با وقوع ماجرای ترور محمدرضا پهلوی دربهمن ماه ۱۳۲۷ خورشیدی سران حزب توده دستگیر یا فراری شدند و مذهبیها اولین دوران زندانی و تبعید خود را تجربه کردند.
ترور نافرجام دوم
محمدرضا پهلوی بار دیگر در ۲۱ فروردین سال ۱۳۴۴ خورشیدی در برابر پلههای کاخ اختصاصی مرمر مورد سوءقصد یکی از سربازان وظیفه گارد جاویدان قرار گرفت. این فرد به نام «رضا شمسآبادی» ابتدا با مسلسل بهطرف محمدرضا پهلوی شلیک کرد و وقتی دید که هیچیک از گلولههایش به محمدرضا پهلوی برخورد نکردهاست، قصد داشت خشاب دیگری را به سوی وی شلیک کند که با دخالت دو نفر از محافظان گارد، پس از کشتن استوار بابایی و استوار آیت لشگری متوقف شد. محرک اصلی وی فردی به نام «پرویز نیکخواه» بود که بعدها به عضویت ساواک درآمد.
رژیم محمدرضا پهلوی
در شرایط سرکوب و خفقان پس از ۲۸ مرداد، قرارداد کنسرسیوم تصویب شد. با پایان یافتن موقت بحث نفت، محمدرضا پهلوی با روشهای گوناگونی مورد حمایت قرار گرفت. دولت آیزنهاور با ارسال کمکهای مالی و نظامی حکومت او را تقویت کرد. «پیمان بغداد» میان کشورهای ایران، عراق، ترکیه و پاکستان منعقد شد.
محمدرضا پهلوی عملا به تدریج به تصمیم گیرنده اصلی اوپک تبدیل شد. پولهای فراوان نفتی به کشور سرازیر گردید. با خروج انگلستان از خلیج فارس جزایر سه گانه مجددا به حاکمیت ایران بازگشتند. متقابلا بحرین (که پیش از آن عملا تحت حاکمیت ایران نبود) رسما از ایران جدا شد. نخست وزیران این دوره، عملا تنها آلت دست محمدرضا پهلوی بودند. انجام اصلاحات سیاسی و اجتماعی از جمله تصویب قانون اصلاحات ارضی و اعطای حق رای به زنان از مهمترین فعالیتهای حکومت وی بود.
دو سال پس از کودتای ۲۸ مرداد، دانشگاه کلمبیا در نیویورک به محمدرضا پهلوی دکترای افتخاری داد. محمدرضا پهلوی از ثریا که توان بچه دار شدن نداشت جدا شد و با فرح دیبا ازدواج نمود. محمدرضا پهلوی از فرح دارای دو پسر و دو دختر گردید و رضا پسر ارشد وی ولیعهد ایران شد.
وی صد میلیون دلار برای برگزاری جشنهای دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی در پرسپولیس و در کنار روستاهای فقرنشین هزینه کرد.
شاه و ارتش شاهنشاهی ایران
محمدرضا پهلوی با توجه به تجربههای تاریخیای که پدرش، رضاشاه پهلوی به وی داده بود و هم چنین دیدهها و تجربههای خودش دریافته بود که ایران از دیدگاه ارتشی و نیروی دفاعی ضعف و سستی دارد و به این دلیل متفقان توانسته بودند به آسانی وارد خاک ایران شودند.
با توجه به این آموزهها شاه با رسیدن به پادشاهی بیشتر بودجه کشور را به خریداری وسیلههای جنگی و بهکارگرفتن مستشاران فرنگی برای آموزش نیروهای ایرانی خرج میکرد؛ تا به اندازه بسیار بالایی شاه از کشورهای فرنگی به ویژه ایالات متحده آمریکا وسیلههای جنگی خریداری مینمود که دولتمردان آمریکا، ایران را ژاندارم خاورمیانه مینامیدند.
باورهای دینی
محمدرضا پهلوی مسلمان و شیعه بود. اگرچه او واجبات شخصی اسلام همچون نماز را بجا نمیآورد اما بسیار به خدا باور داشته و تا اندازه٬ای نیز قضاوقدری بودهاست. محمدرضا پهلوی خود را «یک با ایمان واقعی» میدانست. او بارها در کتابها و گفتگوهای گوناگون به مکاشفاتی اشاره میکند که به آن وسیله با امامان و بزرگان دینی در ارتباط بودهاست و خود و پادشاهیاش را زیر پشتیبانی آنان میدیدهاست. به طور مثال، او از شفا یافتنش از بیماری حصبه به دست علی در خواب، نجات از مرگ به دست عباس ابن علی پس از افتادن از اسب در امامزاده داوود و «برخورد با امام غایب در نزدیکی کاخ تابستانی شمیران» نام میبرد.
او روش رضاشاه را در قلع و قمع روحانیت شیعه در پیش نگرفت و به آنان (همچون سید حسین طباطبایی بروجردی) احترام میگذاشت. اما پس از مرگ بروجردی و مرجعیت خمینی فاصله محمدرضا پهلوی با روحانیت زیاد شد. مخالفت خمینی و روحانیان با لایحههای ششگانه انقلاب سفید شاه در سال ۱۳۴۲ خورشیدی سرآغاز این فاصله بود که درگیریهای شدیدی در قم، تهران و چند شهر دیگر و در پایان در سال ۱۳۵۷ خورشیدی پیروزی انقلاب به رهبری وی را منجر شد. هشت ماه زندانیشدن خانگی و به دنبال آن تبعید چهاردهساله خمینی از ایران هم از اقدامات محمدرضا پهلوی در این دوره بوداحمد خمینی در این باره میگوید: « عمده آخوندها تا دهه ۱۳۵۰ غیر سیاسی بودند، نه با محمدرضا پهلوی مخالفت میکردند و نه آشکارا پشتیبان او بودند اما ناگهان به انقلاب پیوستند زیرا رژیم در رویایی با فساد اخلاقی و زدودن خیابانها از بی بند و باری شکست خورده بود.»
برخی از روحانیان از جمله خمینی، مطهری، منتظری و بهشتی از مخالفان سرسخت محمدرضا پهلوی بودند.
ویژگیها و علاقهها
به گفته اردشیر زاهدی، داماد محمدرضا پهلوی، وی «بسیار سختکار» بود و از ساعت ۹ صبح تا اغلب شبها در دفتر کارش، مشغول رسیدگی به وضعیت کشور بود. وقتی هم اخبار مهمی بود از خواب بیدارش میکردند. محمدرضا پهلوی به زبانهای فرانسه و انگلیسی مسلط بود.به گفته اردشیر زاهدی، کوفته را بیشتر از غذاهای دیگر ایرانی دوست میداشت، به خاویار و ماهی حساسیت داشت، به هنر خیلی علاقمند بود و به سینما و به کنسرتهای موسیقی کلاسیک و ایرانی میرفت، به فیلمهای کلاسیک علاقه داشت، به حیوانات علاقهمند بود و دو سگ داشت، به ورزشهایی نظیر اسکی، اسکی روی آب و سوارکاری علاقه داشت و عصر جمعهها به همراه خانوادهاش والیبال بازی میکرد.محمدرضا پهلوی به کالاهایی که در ایران ساخته میشد، علاقه داشت. او و اعضای خانوادهاش از مشتریان لباسهای بیژن پاکزاد، طراح ایرانی لباسهای مردانه، بودند.
انقلاب ۱۳۵۷ و ترک ایران
سید روحالله خمینی روحانی شیعه رهبری قیام و بهپاخیزی را عهدهدار شد که رژیم محمدرضا پهلوی را سرنگون ساخت. این جنبش که با قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ خورشیدی آغاز شد، سرانجام منجر به بیرون رفتن محمدرضا پهلوی از کشور (به پیشنهاد آمریکا)[چه کسی تائید کرده؟] در تاریخ ۲۶ دی ۱۳۵۷ خورشیدی گردید و سرانجام در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ خورشیدی واپسین رژیم شاهنشاهی ایران سرنگون گردید.
دلیلهای پیروزی انقلاب ایران بسته به دیدگاه تحلیلگران دربردارنده نارضایتی و ناخوشنودی مردم از رژیم محمدرضا پهلوی و نشانههای غیر اسلامی آن، مشکلات روحی محمدرضا پهلوی که منجر به خطاهای تصمیم گیری به دست وی شد تصمیمات غلط آمریکا در خصوص حقوق بشر در ایران[چه کسی تائید کرده؟] و سرانجام قطع حمایت سران غرب در کنفرانس گوادلوپ از محمدرضا پهلوی بود
مراسم خاکسپاری محمدرضا پهلوی
محمدرضا پهلوی پس از خروج از کشور نخست مدتی را در منطقه ماند، به امید آن که دوباره به حکومت بازگردد. با شدت یافتن بیماری سرطان طحال، وی وادار شد بر خلاف میل به دولتمردان آمریکا، برای درمان پزشکی به مرکز سرطان مموریال اسلون-کترینگ در ایالات متحده آمریکا برود. با بروز بحران گروگانگیری، هیچ کشوری علاقه به پناه دادن یک پادشاه بیتاج و تخت نداشت. روزنامه نیویورک تایمز او را به هلندی سرگردانی تشبیه کرد که به دنبال بندری برای پهلوگرفتن میگردد. محمدرضا پهلوی پس از خروج از بیمارستان نخست به مرکز پزشکی ویلفورد هال در پایگاه نیروی هوایی لاکلند در تگزاس، و سپس به پاناما و مکزیک سپس از آن جا به مصر رفت.
در تاریخ ۵ مرداد ۱۳۵۹ خورشیدی (۲۷ ژوئیه ۱۹۸۰ میلادی)، محمدرضا پهلوی در سن ۶۱ سالگی، بر اثر بیماری ماکرو گلوبولینمی والدنشتروم در مصر درگذشت.
در تاریخ ۷ مرداد ۱۳۵۹ خورشیدی (۲۹ ژوئیه ۱۹۸۰ میلادی)، پیکر وی در مسجد الرفاعی قاهره، پس از خاکسپاری و مراسم رسمی، به امانت گذاشته شد. محمدرضا پهلوی در وصیتنامه خود خواسته بود تا پیکرش در خاک ایران دفن شود.
]]>
22 بهمن - انقلاب شکوهمند اسلامی ایران در 22 بهمن سال 1357 به پیروزی رسید و مردم انقلابی، اداره حکومت کشور را به دست گرفتند.سال 1357 در حالی آغاز شد که صدای مهیب انفجار خشم مردم که از 19 دی سال 1356 در قم آغاز شده بود از تبریز، یزد، جهرم، کازرون، تهران، اصفهان، شیراز، مشهد، رفسنجان، همدان، نجفآباد و سایر شهرهای ایران به گوش شاه و آمریکا میرسید.
در ادامه مهمترین اتفاقات و رویدادهای 2 روز منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی (21 و 22 بهمن سال 1357) به روایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی برشمرده شده است:
21 بهمن سال 1357:
• با آغاز درگیری مسلحانه، پرسنل انقلابی نیروی هوایی برای تسلیح مردم در ازاء کارت پایان خدمت سربازی، یک قبضه سلاح و هفت فشنگ در اختیار آنان قرار میدادند.
• درساعت 5/4 بعدازظهر کلانتری تهران نو ـ پس از پنج ساعت زد و خورد شدید بین مأمورین گارد و مردم ـ سقوط کرد و مردم و گاردیها در این زدو خورد چندین کشته و مجروح داشتند،از این پس، کلانتریها یکی پس از دیگری به دست مردم ساقط شدند.
• فرماندار نظامی تهران در اعلامیه شماره چهل خود، ساعات حکومت نظامی را از ساعت چهار و نیم بعدازظهر تا ساعت پنج صبح افزایش داد. پس از شدت گرفتن حملات مردم به کلانتریها و پادگانها، فرماندار نظامی تهران در همین روز ساعت منع عبور و مرور را تا ساعت دوازده ظهر افزایش داد. یعنی مردم تنها از ساعت دوازده شهر تا چهار و نیم بعدازظهر اجازه خروج از منازل خود را دارند.
•رژیم در تدارک یک کودتای نظامی است. سپهبد رحیمی، فرماندار نظامی تهران و حومه، طی دستورالعملی به یگانهای تابعه خود، از آنها خواست تا بیدرنگ کلیه رهبران نهضت را دستگیر و با هواپیما به یکی از جزایر منتقل نمایند. همراه این دستورالعمل، لیستی از اسامی صدها نفر که باید بازداشت شوند، الصاق شده است که در رأس آنها نام حضرت امام، آْیتالله طالقانی مهندس مهدی بازرگان، به چشم میخورد. در این دستورالعمل، پیشبینی شده است که کلیه رهبران درجه دوم که اقدام به تحریک در مقابل این دستگیریها بکنند، بازداشت شوند.
• شب 21 بهمن، در نیروی هوایی تهران، درگیری مسلحانه بین عدهای از افراد این نیرو و گارد شاهنشاهی پیش آمد که با دخالت مردم، درب پادگان ها به روز مردم باز شد و سلاح هایی به دست مردم افتاد.
• حضرت امام خمینی در رابطه با حکومت نظامی اعلام شده از طرف فرماندار نظامی تهران، آن را ملغی اعلام کردند و گفتند: اعلامیه امروز حکومت نظامی خدعه و خلاف شرع است و مردم به هیچوجه به آن اعتنا نکنند … اخطار میکنم که اگر دست از این برادر کشی بر ندارند و لشگر گارد به محل خودش برنگردد … تصمیم آخر خود را به امید خدا میگیریم. همچنین دولت موقت، اعلامیه حکومت نظامی را یک توطئه توصیف کرد.
• مینیبوسها و ماشینهای وابسته به ستاد کمیته امام خمینی، با بلندگو، لغو اعلامیه فمراندار نظامی را در سطح تهران اعلام کردند. گفتنی است که بنا به گفته رحیمی، یکی از سران ارتش، حکومت نظامی تصمیم داشت که با افزایش ساعات حکومت نظامی، به انجام کودتا و سرکوب مردم و خصوصا ترور و دستگیری رهبران نهضت، بپردازد. این تصمیم حضرت امام، توطئه بزرگی را در آستانه پیروزی نهضت در نطفه خفه کرد.
• امام خمینی در جواب به استعفای افراد نیروی مسلح نوشتند: قسم برای حفظ قدرت طاغوتی صحیح نیست و مخالفت با آن واجب است و کسانی که قسم خوردهاند باید بر خلاف آن عمل کنند.
• مردم مسلح به یاری افراد نیروی هوایی رفتند. جنگ خیابانی در تهران اوج بیشتری پیدا کرد. دهها هزار تن از مردم در خیابان فرحآباد، پشت کیسههای شن و خاک سنگر گرفتند.
•کلانتریهای تهران نو، (چهارده و شانزده و بیست و یک و نه) و نارمک ده و یازده و شهر ری، سقوط کردند و همچنین یک هلیکوپتر گارد در تهران در هوا ساقط شد.
•حجتالاسلام دکتر مفتح از جانب حضرت امام، عکس مندرج در روزنامه کیهان مبنی بر رژه افسران نیروی هوایی در مقابل ایشان را کاملا صحیح و واقعی دانست
• بازرگان گزارش مطبوعات را در زمینه تماس با بختیار و سران ارتش، قویا تکذیب کرد.از سوی دفتر تبلیغات امام خمینی، هر گونه تماس با بختیار و سران ارتش تکذیب شد.امام خمینی اعلام کردند که من خودم اهل قلم و بیان هستم و هیچ سخنگویی ندارم.
•ستاد امداد و سازمان ملی پزشکان، تعداد شهدا را تا ساعت یازده امشب، صد و بیست و شش تن ، و مجروین را ششصد و سی و چهار نفر ذکر کرد.شمار کشته شدگان که به بیمارستان جرجانی منتقل شدهاند، به چهل و شش نفر رسید و تعداد زخمیها به علت کثرت آنها قابل شمارش نیست.
• آیتالله شریعتمداری ضمن آرزوی موفقیت برای دولت بازرگان، انتخاب وی را تبریک گفت.
• مهندس بازرگان در شرکت نفت اعلام کرد: با استقرار دولت موقت، اعتصاب شرکت نفت پایان خواهد یافت.
•حزب کمونیست قبرس اعلام کرد که تجهیزات جاسوسی آمریکا از ایران به قبرس منتقل شده است.
22 بهمن سال 1357:
• با تلاش برخی از دوستان بختیار و نیز نزدیکان مهندس بازرگان، بنا شد جلسهای با حضور بازرگان، بختیار و قرهباغی تشکیل گردد. عباس امیر انتظام درباره این جلسه میگوید: قبل از جلسه، بختیار به من تلفن زد و گفت استعفای خود را در جلسه تسلیم خواهد کرد. لیکن بختیار در جلسه حاضر نشد و تنها استعفا نامه خود را برای جلسه فرستاد.
• واحدهای نظامی چند شهر، از جمله لشگر زرهی قزوین، به سوی تهران روانه شدند. مردم، جاده تهران ـ کرج را به منظور جلوگیری از ورود واحدهای نظامی، مسدود کردند.نبرد شدید مردم با نیروی گارد در خیابانهای تهران شدت بیشتری پیدا کرد.
• در پی درگیریهای اخیر، پزشکی قانونی مملو از شهدایی است که در چند روز اخیر کشته و شناسایی نشدهاند.
• تسلیحات ارتش، زندان اوین، ساواک سلطنت آباد، مجلسین سنا و شورا، رادیو و تلویزیون، نخست وزیری، ژاندارمری و شهربانی، به دست مردم تصرف شد.
• نصیری، رییس ساواک، سالار جاف، قاتل مردم کردستان و سپهبد رحیمی، توسط مردم بازداشت شدند. همچنین سپهبد بدرهای، فرمانده نیروی زمینی، محمد امین و بیگلری، جانشین فرماندگان گارد، به هلاکت رسیدند.
• فرماندهان نیروهای سه گانه ارتش با حضور در خدمت امام خمینی، استعفای خود را تقدم کردند.
•با مراجعه به منزل حضرت امام، گروههای مسلح پشتیبانی خود را از امام اعلام کردند.
• حضرت امام به دنبال سقوط نهادهای اصلی رژیم و عقبنشینی ارتش از مردم خواستند که آرامش و نظم را مجددا برقرار کنند.•رییس ستاد کل ارتش از جمله مواردی که موجب شد ارتش اعلام بیطرفی کند، اینها بود: رییس ستاد شهربانی به کلانتریها گفته بود مقاومت نکنند؛ در حالیکه این خلاف دستور بود. اعزام نیروهای زبده کمکی برای افسران محاصره شده در مسلسلسازی به جهت تمرد آنها بینتیجه ماند. سربازان به طور دسته جمعی فرار میکردند و بدون اجازه به پادگانها برمی گشتند. نیروهای زرهی به علت سد شدن راه آنها توسط مردم و تیر خوردن سرلشکر ریاحی، موفق به کار نشدند. نیروی هوایی به علت پیوستن افسران و همافران به مردم، قدرت انجام پرواز نداشت. بینظمی عمومی، نافرمانی و اعلام همبستگی افسران عالی رتبه با کمیته امام خمینی همه گیر شده بود.
•انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی، نظام دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی را سرنگون کرد.
• امام خمینی طی پیام دیگری خطاب به مردم گفتند: توجه داشته باشید که انقلاب ما از نظر پیروزی بر دشمن هنوز به پایان نرسیده است. دشمن از انواع وسایل و دسایس بهرهمند است و توطئهها در کمین است. تنها هوشیاری و انضباط انقلابی و اطاعت از فرمانهای رهبری و دولت موقت اسلامی است که توطئهها را نقش بر آب میسازد … با دولت موقت اسلامی همکاری نمایید تا با حول و قوه الهی هر چه زودتر با همکاری یکدیگر ایران اسلامی آباد و آزاد را مورد غبطه جهانیان بسازیم.
• مهندس بازرگان طی یک نطق تلویزیونی، ضمن تشکر از آحاد مختلف مردم و خصوصا از اعلام بیطرفی ارتش در مسائل سیاسی گفت: تیمسار قرهباغی در ملاقات حضوری، همکاری خود را با دولت موقت اینجانب اظهار نموده است. از سوی حضرات آیات مرعشی نجفی و شیرازی، اعلامیههای جداگانهای خطاب به ملت ایران منتشر گردید و پیروزی انقلاب اسلامی تبریک گفته شد.•پس از سقوط رژیم سلطنتی، همافران نیروی هوایی که در حرکت نظام یمردم نقش مهمی داشتند، از همکاری و مدد رسانی به موقع مردم تشکر کردند.
•به مناسبت سقوط رژیم شاه، از سوی یاسر عرفات پیام تبریکی خطاب به حضرت امام فرستاده شد.• خسرو قشقایی ضمن ملاقات با حضرت امام، از دولت بازرگان پشتیبانی کرد.
• آیتالله خویی با ارسال تلگرافی برای حضرت امام، ورود ایشان را به ایران تبریک گفت.
•حمایت گسترده از دولت بازرگان در شهرهای مختلف کشور ادامه دارد و در همه شهرها و بخشهای کشور، مردم با رهبری روحانیان مبارز محلی، مراکز اداری و دولتی مانند شهربانی، ساواک، استانداری، فرمانداری و غیره را به تصرف خود در میآورند و کمیتههای مسلح انقلابی تشکیل میدهند.وقایع انقلاب آن قدر سریع بود که حتی مقامات آمریکایی در آخرین روزها نمیدانستند انقلاب پیروز شده است.اتاق عملیات کاخ سفید از طرف برژینسکی، تلفنی از سالیوان میپرسید: آیا هنوز اماکن کودتا وجود دارد؟
پیروزی انقلاب در 22 بهمن:
• با فرار بختیار از ایران و اعلام بیطرفی ارتش در روز 22 بهمن 1357، انقلاب اسلامی ایران پس از سالها مجاهدت، ایثار، فداکاری و مقاومت در راه رضای الهی با رهبری بی نظیر حضرت امام خمینی و به همت مردم سرافراز ایران به پیروزی نهایی رسید و سرانجام مبارزات مردم مسلمان به بار نشست و پادشاهی 2500 ساله و ظلم و استبداد بیش از 50 ساله رژیم پهلوی در ایران، ریشه کن شد و به خواست الهی حکومت جمهوری اسلامی تأسیس شد.
]]>
انسان های بپا خاسته و از جان گذشته با عزمی پولادین می روند تا سرنوشت مملکت خود را به دست بگیرند و همگی خواستار انحلال حکومت پهلوی و تشکیل حکومت اسلامی هستند و با شعار « استقلال، آزادی ، جمهوری اسلامی» خط مشی آینده را ترسیم می نمایند.
به دنبال گسترش قیام مردمی، امام قدس سره در پیامی عزم خود را مبنی بر بازگشت به ایران اعلام می دارد. بختیار که با حمایت امریکا و به عنوان یک چهره ی ملی قصد مهار انقلاب و خاموش کردن شعله های قیام را دارد، خود را در این امر ناتوان می یابد و می کوشد که با قانونی جلوه دادن دولت خود، قیام مردم را سرکوب نماید. مخالفت خود را با بازگشت امام قدس سره اعلام، و دستور بسته شدن فرودگاه های کشور را می دهد. در پی انتشار این دستور مردم خشمگین، به خیابان ها ریخته و با تحصن و شعارهای کوبنده دولت بختیار را مخاطب قرار می دهند.
پس از پانزده سال دوری از وطن درمیان استقبال پرشور مردم قدم به خاک این سرزمین گذاشت ، پانزده سالی که به خاطر خروشیدن بر استبداد و طاغوت و به خاطر بر زبان جاری کردن حقیقت به عراق ، ترکیه و فرانسه تبعید شد .
پس از یکصد و هفده روز توقف امام خمینی (ره) در نوفل لوشاتو، امام خمینی (ره) ساعت سه و سی دقیقه به وقت تهران به سوی تهران حرکت کردند .
حاشیه های روزی که امام آمد . . .
حضرت امام به هنگام خروج از فرانسه با ارسال پیامی خطاب به مردم فرانسه، ضمن اظهار تشکر از آنها خداحافظی کردند.
ایشان پس از اقامه نماز در کف هواپیما، روی دو پتو با آرامش خوابیدند ، این در حالی بود که همه علاقمندان، دوستداران و نزدیکان ایشان، نگران انجام این پرواز بودند. خطر انهدام هواپیما و یا ربودن آن در آسمان چیزی بود که همه را تا لحظه فرود آن در فرودگاه تهران، نگران ساخته بود.
در هواپیما دویست نفر امام را همراهی می کردند که پنجاه تن از آنان همراهان و هواداران و نزدیکان امام خمینی و ۱۵۰ نفر دیگر از خبرنگاران بودند .
راس ساعت نه و سی و هفت دقیقه و سی ثانیه امام در میان حلقه گروه منتخب استقبال کنندگان از پله های هواپیما فرود آمدند .
با ورود حضرت امام به سالن فرودگاه، فریاد «الله اکبر» سالن فرودگاه را به لرزه در آورد. استقبال کنندگان با خواندن سرود «خمینی ای امام»، اشکهای مشتاقان را بر گونههایشان جاری کردند.
پاسخ امام به عواطف یک میهن
حضرت امام طی بیاناتی در فرودگاه تهران گفتند: من از عواطف طبقات مختلف ملت تشکر میکنم. عواطف ملت ایران به دوش من بارگرانی است که نمیتوانم جبران کنم.
ایشان ضمن اشاره به اینکه طرد شاه از کشور قدم اول پیروزی بود، همگان را به وحدت کلمه و ادامه مبارزه تا قطع کامل ریشههای فساد ترغیب کردند.ایشان سپس از آنجا عازم بهشت زهرا شدند.
با وجود سرمای زمستان، شب پیش از ورود امام ، بسیاری از مردم مشتاق ، در مسیر حرکت ایشان خوابیده بودند .
هنگام ورود امام خمینی به مدت بیست دقیقه مراسم استقبال توسط تلویزیون ایران به طور زنده پخش شد ، اما ناگهان عکس شاه بر روی صفحه تلویزیون ظاهر و برنامه قطع شد .
در حالی که مراسم ورود حضرت امام به طور مستقیم از تلویزیون پخش میشد، نظامیان با یورش به این سازمان از ادامه پخش آن ممانعت کردند.
عدهای از مردم با قطع جریان پخش مستقیم ورود حضرت امام از تلویزیون به علت هجوم مأمورین نظامی، از عصبانیت تلویزیونهای خود را به خیابان پرت کردند.
وقایع ایامالله دهه فجر انقلاب اسلامی:
وقایع ۱۲بهمن از ایامالله دهه فجر
۱۲بهمن روز ورود روحالله خمینی به ایران-در این روز بزرگترین استقبال تاریخ در تهران برگزار شد؛ بطوری که طول جمعیت استقبال کننده از آیتالله خمینی به ۳۳ کیلومتر رسیده بود. در ساعت ۹:۵۰ دقیقه بامداد روز دوازدهم بهمن هواپیمای حامل خمینی در میان تدابیر شدید امنیتی در فرودگاه مهرآباد برزمین نشست. خمینی پس از ورود به فرودگاه و ایراد سخنرانی طبق برنامهای که از قبل تنظیم شده بود عازم گورستان بهشت زهرا شد…
خمینی در میان استقبال گسترده مردم تهران در ساعت یک بعد از ظهر وارد قطعه ۱۷ که مدفن شهدای انقلاب بود شد و سخنرانی خود را ایراد نمود.
وقایع ۱۴ بهمن از ایامالله دهه فجر
روز شنبه ۱۴ بهمن از ایامالله دهه فجر در محل مدرسه شماره ۲ علوی یک مصاحبه مطبوعاتی با حضور قریب به سیصد خبرنگار ایرانی و خارجی برگزار شد که در آن ابتدا خلاصهای از نظریات آیتالله خمینی خوانده شد؛ سپس سوالات خبرنگاران آغاز گردید که خلاصهای از پاسخ خمینی به این شرح بود:
«کاری نکنند که مردم را به جهاد دعوت کنم، اگر موقع جهاد شد میتوانیم اسلحه تهیه کنیم. دولت را بزودی معرفی خواهیم کرد. اعضای شورای انقلاب تعیین شدهاند. از ارتش میخواهم هرچه زودتر به ما متصل شود. ارتشیان فرزندان ما هستند، ما به آنها محبت داریم باید به دامان ملت بیایند. قانون اساسی که تدوین شده به آراء عمومی گذاشته میشود تمام اتباع خارجی بطور آزاد در ایران زندگی خواهند کرد. »
وقایع روز ۱۶ بهمن از ایامالله دهه فجر
روز ۱۶ بهمن و تعیین دولت موقت-خمینی در روز ۱۶ بهمن طی فرمانی مهدی بازرگان را به عنوان نخست وزیر موقت تعیین و معرفی کرد. عصر همان روز در سالن سخنرانی مدرسه علوی یک مصاحبه مطبوعاتی بینالمللی ترتیب داده شد، در این جلسه بازرگان برنامه و وظایف دولت موقت را تشریح کرد و افزود برگزاری همه پرسی درباره تغییر رژیم، برگزاری انتخابات مجلس موسسان و انجام انتخابات مجلس از وظایف این دولت است.
وقایع روز ۱۹ بهمن از ایامالله دهه فجر
روز نوزدهم بهمن ماه بزرگترین راه پیمایی انقلاب صورت گرفت. در قطعنامه پایانی راه پیمایی نخست وزیری مهدی بازرگان توسط تظاهرکنندگان تایید شد.
وقایع ۲۰ بهمن از ایامالله دهه فجر
در روز ۲۰ بهمن ماه که مصادف با روز جمعه بود، مردم در دانشگاه تهران اجتماع کرده بودند تا سخنرانی رییس دولت موقت را استماع نمایند. در همین هنگام در غرب تهران درگیری شدیدی صورت گرفت؛ عده زیادی از افراد گارد شاهنشاهی به پادگان همافران نیروی هوایی حمله بردند و به محض آغاز درگیری آنان عده زیادی از جوانان وابسته به جناحهای مختلف به نفع همافران وارد صحنه درگیری شدند. این درگیری خونین دهها نفر کشته و مجروح بر جای گذاشت ولی در نهایت همافران توانستند حلقه محاصره نیروهای گارد را بشکنند.
وقایع ۲۱ بهمن از ایامالله دهه فجر
روز بیست و یکم بهمن ماه روز نبرد مسلحانه همه جانبه مردم و نیروهای دولتی بود. درگیری خونین مردم و لشگر گارد در این روز به اوج خود رسید؛ و جنگ تانکها با مردم مسلح باعث کشته و زخمی شدن صدها نفر شد. آیتالله خمینی تهدید کرد در صورت عدم جلوگیری از کشتار لشگر گارد حکم جهاد خواهد داد.در اینروز چندین کلانتری توسط گروههای مسلح مردمی تسخیر شدند که در نتیجه آن مقادیر زیادی اسلحه به دست مردم افتاد. در همین روز فرمانداری نظامی تهران اعلامیه شماره ۴۰ را انتشار داد؛ بموجب این اعلامیه رفت و آمد مردم از ساعت ۱۶:۳۰ تا ۵ بامداد ممنوع اعلام شد. در پی اعلامیه مزبور اعلامیه دیگری صادر و منع عبور و مرور تا ساعت ۱۲ بامداد تمدید شد. مردم عملاً مقررات حکومت نظامی را باطل ساختند و تا صبح در خیابانها با ایجاد حریق و راه بندانهای متعدد مانع حرکت قوای نظامی میشدند.
وقایع ۲۲ بهمن از ایامالله دهه فجر
۲۲ بهمن از ایامالله دهه فجر ،در این روز به ترتیب زندان اوین، ساواک، سلطنت آباد، مجلسین سنا و شورای ملی، شهربانی، ژاندارمری و ساختمان زندان کمیته مشترک به تصرف مردم در آمد.در تسخیر شهربانی سپهبد رحیمی فرماندار نظامی تهران به دست انقلابیون مسلح افتاد. پادگان باغشاه و دانشکده افسری، دبیرستان نظام، زندان جمشیدیه، پادگان عشرت آباد و پادگان عباس آباد یکی پس از دیگری تسلیم شدند و آخرین مرکزی که به تصرف درآمد رادیو و تلویزیون بود.
تصمیم شورای عالی ارتش(مقاله دهه فجر)
ساعت ۱۰ بامداد روز ۲۲ بهمن شورای فرماندهان نیروهای مسلح در ستاد مشترک تشکیل گردید. نظامیان حاضر در جلسه عبارت بودند از: عباس قره باغی، جعفر شفقت، حسین فردوست، هوشنگ حاتم، ناصر مقدم، عبدالعلی نجیمی، احمدعلی محققی، عبدالعلی بدرهای، امیرحسین ربیعی، کمال حبیب اللهی، عبدالمجید معصومی، جعفر صانعی، اسدالله محسن زاده، حسین جهانبانی، محمد کاظمی، خلیل بخشی آذر، علی محمد خواجه نوری، پرویز امینی افشار، امیر فرهنگ خلعتبری، محمد فرزام، جلال پژمان، منوچهر خسروداد، ناصر فیروزمند، موسی رحیمی لاریجانی، محمد رحیمی آبکناری و رضا وکیلی طباطبایی.ریاست شورای عالی ارتش بر عهده عباس قره باغی بود.
پس از گزارش فرماندهان نیروها از وضعیت موجود بحث پیرامون همبستگی ارتش با مردم آغاز شد؛ اکثرا موافقت خود را اعلام نمودند و سرانجام اعلامیهای مبنی بر بی طرفی ارتش تهیه و بامضا رسید. پس از تصمیم شورای عالی، ساعت یک بعد از ظهر خبر تصمیم شورای عالی ارتش در اختیار رادیو و تلویزیون گذاشته شد. رادیو ایران برنامه عادی خود را قطع و اعلامیه را قرائت کرد. لحظهای بعد نیروهای انقلاب محوطه صدا و سیما را تصرف نمودند و خبر سقوط رژیم سلطنتی پهلوی از صدا و سیما اعلام شد.
دهه فجر
هرساله در طول دهه فجر مراسم و یادبودهای زیادی در کشورمان انجام می گیرد.
همچنین جشنواره فجر که بزرگترین جشنواره دولتی فیلم، تئاتر و موسیقی ایران است معمولا در طول دهه فجر برگزار می شود.
در مدارس کودکان کلاسهای درس را با نوارهای رنگی، پرچم و عکس امام خمینی و و رهبر عزیزمان سیدعلی خامنهای تزئین میکنند.
]]>